۞ سخن روز
تنها انقلاب خطرناک، انقلاب گرسنگان است. من از شورشهایی که دلیل آن بی‌نانی باشد، بیش از نبرد با یک ارتش دویست‌هزارنفری بیم دارم! ناپلئون بناپارت
Tuesday, 23 April , 2024
شناسه خبر : 1923
  پرینتخانه » فوتبال اروپا, یادداشت تاریخ انتشار : 01 ژانویه 2019 - 11:53 |
/به مناسبت تولد سرالکس فرگوسن/

فرگوسن، سرخ ترین شیطان اولدترافورد

اگر مجبور بودم بین فردی با استعداد و فردی با اراده آهنین یکی را انتخاب کنم، همیشه مورد دوم را انتخاب می­کردم. بازیکن با استعداد ممکن است برای مدتی کارگشا باشد ولی همیشه قدرت لازم برای ایجاد ثبات در تیم­های بزرگ را ندارد.
فرگوسن، سرخ ترین شیطان اولدترافورد

/به مناسبت تولد سرالکس فرگوسن/

فرگوسن، سرخ ترین شیطان اولدترافورد

شاگرد آچارسازی گلاسکو بر این باور بود که در آینده عشق به فوتبال، تمام زندگی اش را فرا خواهد گرفت. به همین جهت در 23 سالگی تصمیم گرفت، از بین چرخ دنده ماشین های کارخانه آچارسازی به سمت زمین های فوتبال اسکاتلند بدود.

پس از بازی کردن به صورت آماتور و حرفه­ای به سراغ مربیگری رفت، با قراردادی نیمه وقت با هفته ای ۴۰ پوند دستمزد با باشگاه ایست استیرلینگ شروع کرد و پس از مربیگری در چند تیم در ماه ژوئن 1978 به عنوان سرمربی «تیم آبردین» شد.

آبردین که تیمی مطرح در فوتبال اسکاتلند بود از سال ۱۹۵۵ نتوانسته بود یک بار هم قهرمان اسکاتلند شود، اما فرگوسن این طلسم ۲۵ ساله را در فصل ۸۰ ۱۹۷۹ با قهرمان کردن این تیم در لیگ اسکاتلند، آن هم با اختلاف کمی نسبت به سلتیک، شکست.

فرگی که آن زمان به عنوان یک مربی جوان، به نزدیک ۴۰ سال سن رسیده بود، پس از کسب اولین افتخار مهم دوران مربیگری اش گفت: من سرانجام توانستم کاری کنم که بازیکنان به من اطمینان پیدا کنند.

در نوامبر ۱۹۸۶ آبردین را که به آن عزت و قدرت داده بود رها کرد تا برای چالشی جدید در شهر منچستر عنوان جانشین ران اتکینسون معزول، رهبری منچستریونایتد را به عهده بگیرد. آن زمان منچستریونایتد تیمی کاملا معمولی بود، آنها تا آن زمان فقط ۷ بار طعم قهرمانی در لیگ برتر را چشیده بودند که آخرینش مربوط به سال ۱۹۶۷ بود، آنها آخرین بار حدود ۱۹ سال پیش از آمدن فرگوسن، رنگ قهرمانی را دیده بودند. هرچند منچستری ها یک بار هم در سال ۱۹۶۸ قهرمان اروپا شده بودند که این تنها افتخار اروپایی آنها بود.

آن مرد آمد،با سلام به اولدترافورد، آماده تغییر همانند فصل بهار، سر الکس فرگوسن با نام کامل الکساندر چپمن فرگوسن.

908ed9d19d6e8619fb693584fdee5ee8

در روزهای ابتدایی حضور وی منچستر حال و هوای مناسبی نداشت. آنها از ۱۳ بازی نخست فصل ۱۹۸۶، فقط ۳ بازی را برده بودند، با این حال عملکرد فرگوسن که جانشین اتکینسون شده بود، راضی کننده بود.

سر الکس تنها 4 سال نیاز داشت تا اولین جام خود را در جام حذفی بالای سر ببرد و پس از آن جام های متعددی من جمله حذفی، سوپر جام و لیگ برتر را یکی پشت دیگری بالای سر برد.

این آغاز راه با افتخار رهبر پر از شور، شوق و هیجان به فوتبال سر الکس فرگوسن بود. کسی که فرستاده خدا شد تا این قرمز­های پر از اشتیاق به فوتبال و لبریز از عشق، تا مدت­ها رنگ شهرشان به مانند پیراهنشان باشد.

پس از آن تیم فرگوسن تنها تیم تاریخ فوتبال جزیره لقب گرفت که هر سه جام باشگاه های اروپا، لیگ برتر و جام حذفی انگلستان را از آن خود می کرد، او به عنوان یکی از بهترین مربیان تاریخ شناخته می‌شود و در طول 25 سال مربیگری خود ۳۸ جام به دست آورد که شامل ۱۳ بار قهرمانی لیگ انگلیس و دو بار قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا بوده‌است.

25 سال موفقیت برای مرد اسکاتلندی.

فرگوسن پس از کسب سه گانه در سال 1999، قصد داشت خود را بازنشسته کند اما کتی همسرش مانع وی شد و نظرش را تغییر داد، کتی طرفدار سرسخت فوتبال نبود، فقط نمی­خواست همسرش همانند بازنشسته­ها بیکار در خانه بگردد.

پس از کسب عناوین مختلف در منچستر بالاخره روزی اندوهگین فرا رسید، فرگوسن با غرور، پر از افتخار و چشمانی غم­ بار در 8 می ۲۰۱۳ موفق‌ترین مربی تاریخ بریتانیا، بازنشستگی خود را در هفته‌های پایانی فصل اعلام کرد.

دیوید مویس در تاریخ ۹ مه ۲۰۱۳ به عنوان جانشین سر الکس فرگوسن انتخاب شد، با برد در مقابل ویگان قهرمان جام خیریه انگیلس شد اما این برد ادامه راه فرگوسن و روزهای خوش منچستر نبود، روزهای کابوس­وار شیاطین سرخ تازه آغاز شده بود.

گرفتن جای فرگی که در طول این مدت 38 جام مختلف کسب کرده و از همه مهم تر با شکستن رکورد قهرمانی های رقیب دیرینه در میان طرفداران تبدیل به چیزی فراتر از الهه فوتبال شده بود، کار آسانی نبود.

هواداران من یونایتد نگران بودند که با آمدن مویس، روزگار خوش آن­ها نیز به پایان برسد و همانطور هم شد.

هر چند حمایت تمام و کمال فرگوسن از هموطن خود، جایی برای گلایه باقی نمی گذاشت اما این نگرانی کم کم با شکستن رکوردهای منفی تبدیل به بزرگترین کابوس هواداران شد.

از قرار نگرفتن در میان 4تیم برتر جزیره و عدم راهیابی به فصل بعد لیگ قهرمانان تا شکست برای اولین بار در تاریخ این باشگاه دبل شدن مقابل همشهری خود منچستر سیتی و دشمن دیرینه؛ لیورپول.

منچستر يونايتد مویس، با کمترين امتياز تاريخ خود در رقابت‌هاي ليگ برتر یعنی 69 امتیاز به کارش در ليگ پايان داد. رکوردهای منفی مویس من جمله، کمترین امتیاز ممکن در یک فصل لیگ برتر، راه نیافتن به لیگ قهرمانان پس از 19 سال، بدترین آمار بازی های خانگی، شکست در 3 بازی متوالی و….

قرار داد 6 ساله مویس دوام نیاورد و همکاری مویس با شیاطین سرخ چهار هفته زودتر از پایان اولین فصل زودتر پایان یافت و گیگز موقتا روی نیمکت منچستر نشست.

بعد از برکناری مویس جای خود را در منچستریونایتد به فن­خالی داد که در رقابت با او از نظر کسب افتخار هیچ حرفی برای گفتن نداشت. این مربی که اخیرا با تیم ملی هلند به رتبه سوم جام جهانی دست پیدا کرده بود، برای آغاز کار خود راه دشواری پیش رو داشت.

دیری نگذشت که فن­خال هم تمام امید­های قرمز­های منچستر را نا­امید کرد، آمار فن خال در پنج هفته آغازین لیگ انگلیس از آمار مویس هم ضعیف تر بود. زمان منچستر مویس در این مقطع هفت امتیاز گرفته بود اما فن­خال در پنج هفته فقط پنج امتیاز کسب کرد. باید در نظر گرفته می شد که منچستر مویس در پنج هفته اول مقابل تیم هایی نظیر لیورپول، چلسی و منچسترسیتی قرار گرفته بود. به همین خاطر مطبوعات انگلیس به تمسخر فن خال پرداختند و او را با مربی سابق منچستر مقایسه کردند.

پس از هزینه­های گزاف منچستر برای خرید بازیکنان، در ذهن بدبین ترین هوادار شیاطین سرخ هم، این نتیجه­های مفتضح جای نمی­گرفت.

شاگردان فن خال در خط دفاع عملکرد پر اشتباهی داشتند، اولین تقصیر بر گردن سیستم 2-5-3 افتاد که فن خال در ابتدای فصل مورد استفاده قرار می داد اما وقتی که استفاده از دفاع چهار نفره هم جواب نداد، مشخص شد که مشکل اصلی مربوط به چیدمان ترکیب و ایده های تاکتیکی مربی هلندی بود، فن­خال هم وارث خوبی برای فرگی نبود و تنها 2 سال دوام آورد.

پس از فن­خال نوبت به ژوزه مورینیو رسید،آقای خاص.

ژوزه مورینیو به عنوان سرمربی منچستریونایتد جانشین لوئیس فان خال هلندی شد اما طی چند ماهی که هدایت این تیم را بر عهده داشت، نتوانست انتظارات را برآورده سازد و بدترین شروع منچستریونایتد پس از سال 1990 در آن فصل رقم خورد.

یونایتد از بحران خارج نشد و نتیجه­های بد آن ادامه یافت تا جایی که منچستر مورینیو در هفته چهاردهم فصل اول از مویس و فن­خال هم ضعیف تر بود.

در ادامه ژوزه مورینیو، در 58.3 درصد از 144 دیداری که هدایت یونایتد را به عهده داشت برنده شد. با در نظر گرفتن بسیاری از استانداردها این درصد، یک عدد مناسب است اما استانداردهای مربیگری خود مورینیو و باشگاهی که هدایت آن را به عهده داشته، این عدد را اندکی نازل نشان می‌دهد.

از زمان حضور مورینیو روی نیمکت منچستر در تابستان 2016، قرمزهای یونایتد با محاسبه همه 93 مسابقه در رتبه پنجم لیگ برتر قرار دارد و از جمع “Big Six”  تنها آرسنال نتایج ضعیف تری نسبت به یونایتد کسب کرده است.

از آغاز فصل 17-2016 منچستریونایتد در 93 دیدار خود 176 امتیاز اندوخته که 20 امتیاز کمتر از لیورپول، رقیب تاریخی آن هاست. چلسی، تاتنهام و منچسترسیتی در همین بازه بیشتر از 200 امتیاز کسب کرده اند و مشخصا منچسترسیتی 46 امتیاز بیشتر از همشهری خود جمع آوری کرده است . آمار نشان می‌دهد به کار بردن لفظ “آقای خاص” برای مورینیو دیگر معنای چندانی ندارد.

منچستریونایتد سومین سرمربی خود پس از سرالکس فرگوسن را از سمت خود برکنار کرد.

به نقل از بلیچر ریپورت؛ در جولای 2013 دیوید مویس به عنوان جانشین فرگوسن با قراردادی 6 ساله به اولدترافورد رفت که تا تابستان سال 2019 اعتبار دارد. یعنی مویس هنوز روی کاغذ 6 ماه دیگر با شیاطین سرخ قرارداد دارد. او در آوریل 2014 از سمت خود برکنار شد و رایان گیگز به طور موقت تا پایان فصل هدایت منچستریونایتد را به دست گرفت. (تازه در این آمار گیگز به حساب نیامده است!) در تابستان 2014 فن خال به عنوان سرمربی جدید شیاطین سرخ معرفی شد اما او نیز تنها دو سال در تئاتر رویاها دوام آورد. در تابستان 2016 ژوزه مورینیو آمد و این سرمربی پرتغالی هم فقط دو سال و نیم توانست شغل خود را حفظ کند.

همه این تحولات درحالی رخ داده است که از قرارداد مویس با منچستریونایتد عملا هنوز 6 ماه دیگر باقی مانده است!

مورینیو به گمان اینکه با همان سبک وسیاق سال­های گذشته می­تواند منچستر را متحول کند رفتار خودش را تغییر نداد و نخواست که راه خودش را عوض کند، ژوزه تغییر نکرد و به لجبازی­های خود باخت.

در کتاب رهبری، فرگوسن گفت: اگر مجبور بودم بین فردی با استعداد و فردی با اراده آهنین یکی را انتخاب کنم، همیشه مورد دوم را انتخاب می­کردم. بازیکن با استعداد ممکن است برای مدتی کارگشا باشد ولی همیشه قدرت لازم برای ایجاد ثبات در تیم­های بزرگ را ندارد.

انتهای پیام/

نویسنده : هومن جمشیدی
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.