- فرو ریختن گرز بهرام دوم در کازرون/ تنگ چوگان در معرض مرمت غیراصولی!
- رونمایی از کتاب “ترویج فرهنگ پهلوانی” در موسسه فرهنگ قرآن و ورزش علی بن ابیطالب(ع)
- خودکشی ابراهیم نبوی در مریلند آمریکا/ واکنش دستیار پزشکیان به پایان زندگی طنزپرداز شهیر ایرانی
- اهدای کفن و آگهی ترحیم به هادی عامل/ واکنش ها به هدیه جنجالی به گزارشگر کشتی
- ناهنجاری عمیق در ادبیات کودک و نوجوان / والدین ناآگاه، یاور سواستفاده گران
- کمدی ها و فیلم های اجتماعی در رقابتی نابرابر بر پرده سینما
دولت جدید و فوتبال
به گزارش مشهدنیوز،مسعود پزشکیان بعد از انجام مراسم تنفیذ و تحلیف در هفتم و نهم مرداد ماه، رسما رئیس جمهور ایران شد. بالاترین مقام اجرایی کشور، وظایف مهمی را برای بهبودی جامعه از جمله اوضاع و احوال ورزش و در راس آن فوتبال برعهده دارد. بدون تعارف باید گفت: حال فوتبال ایران خوب نیست. صنعتی که پتانسیل ویژهای در تمام موضوعات ورزشی و غیرورزشی داشته اما در تمام این سالها همواره مورد بیمهری مسئولان قرار گرفته است. بنابراین باید نگاه دولت به این مقوله، نگاهی مسئولانهتر نسبت به گذشته بوده و مدیریت آن با دقت و وسواس بیشتری دنبال گردد.
رئیس جمهور فوتبالیست
انتشار چند کلیپ از مسعود پزشکیان نشانگر اینست که رئیس جمهور ایران در عرصه فوتبال دستی بر آتش داشته و به تعبیری قرابتی ذاتی با این مقوله دارد. این نکته میتواند نقطه عطفی برای پرداختن صحیح به مقوله فوتبال باشد. بیگمان پزشکیان فوتبال و متعلقات آن را از نزدیک درک کرده و با دغدغه اهالی آن آشنایی بیشتری دارد. اینکه فوتبال یک فرصت بزرگ، یک صنعت عظیم و عرصهای منحصر به فرد است را باید با گوشت و پوست خود ادراک و احساس کرد تا بتوان با مشکلات و معضلات و البته با فرصتهای طلایی آن آشنا شد و به عبارتی با آن زندگی کرد. لذا باید گفت؛ پزشکیان میتواند تحولی موثر و مفید در فوتبال ایران ایجاد نماید.
مشکلات بنیادین فوتبال
فوتبال ایران غرق در مشکلات و معضلاتی است که ابتدا باید آن ریشه یابی کرد؛ اینکه فوتبال ملی موفقیتهای پایداری را در چهار دهه اخیر بدست نیاورده است. اینکه فوتبال ردههای سنی در نمودار پیشرفت نوسانات پُر فراز و نشیبی دارد. اینکه وضعیت باشگاهها در فوتبال ایران نگران کننده است. اینکه مدیریت فوتبال در استانها و شهرستانها با ضعفهای عمدهای همراه است و خروجی مناسبی ندارد. اینکه در همین مدیریتها، مناسبات جناحی بیشتر از قواعد فوتبالی حاکمیت دارد. اینکه پیشکسوتان فوتبال در تعارضی همیشگی بسر برده و به اجماعی با تاثیرات مثبت نرسیدهاند. و اینکه منافع شخصی جای منافع فوتبالی را گرفته است، تعریف فوتبالی است که در ایران جریان دارد.
لزوم طرح جامع فوتبال
طرح جامع فوتبال باید نوشته شود. طرحی برای ورود به استانداردهای فوتبال که بعد از آن بتوان لایههای آماتوری را از بین برد و فوتبال حرفهای را آغاز کرد. اگر بپذیریم که فوتبال یک رشته ورزشی نیست بلکه صنعتی بزرگ و تاثیرگذار است، آنگاه باید به سازمان و تشکیلات مستقل آن معتقد باشیم. سازمانی که تحت فشار و تاثیرات محیطی نباشد و صرفا در چهارچوبه تعریفی که برای این صنعت ارایه شده است، حرکت نماید. طرحی که تغییر روسای فدراسیون و یا مسئولین مختلف آن را دچار تغییر یا وقفه نكند. سند بزرگ، جامع و کاملی که اعضای خود را مجاب نماید آن را تحت هر شرایطی رعایت کرده و پایبند آن باشند. در این طرح ساماندهی منظم سازمان تیم ملی پیشبینی شده و قوانین موضوعه در راستای تقویت باشگاهها تدوین خواهد شد. و در نهایت مسیری روشن برای رسیدن به موفقیت پایدار پیش روی مدیران قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال مدیریت فوتبال در كشوری چون آلمان آنقدر قدرتمند است كه این کشور همواره در جامهای جهانی یكی از مدعیان اصلی فتح جام است. بیتردید عامل این پایداری مدیریت و برنامهریزی است. مجید جلالی دراین خصوص معتقد است: ” نظام هماهنگ آموزش و فلسفه فوتبال کشور باید تشکیل شده و نکات مختلف را بررسی و در اختیار روسای فوتبال استانها قرار داد.” الزاما برای اجرای این کار باید متخصصان جایگاهها و پستهای کلیدی را در اختیار داشته باشند.
زیرساختها در اولویت
در خصوص زیرساختهای فوتبال ایران بسیار سخن گفته شده و پُر واضح است که اوضاع و احوال دراین امر بسیار نگران کننده است. هرچند در دو ده اخیر شاهد احداث ورزشگاههای متعددی بودیم و هرچند، بعضی از ورزشگاه قدیمی بازسازی شدهاند، اما به جرات باید گفت: فوتبال ایران در بحث زیرساختها دچار عقب ماندگی شده است. ریشه و علل این مشکل ابتدا عدم شناخت است، عدم شناخت پیش نیازها، عدم شناخت منطقهای، عدم شناخت منابع، عدم شناخت در خصوص باشگاهداری و عدم شناخت در آموزش که هرچند در مورد آنان اقدامات ریز و درشتی صورت گرفته اما هرگز منتج به نتیجه نشده است. گاهی این اقدامات آنقدر ناشیانه صورت گرفته که تبعات منفی آن بیشتر بوده است. در این خصوص ابتدا باید الگوبرداری کرده و سپس هدفگذاری نمود. به عنوان مثال قطر و عربستان میتوانند الگوهای مناسبی در مسایل مربوط به ساخت و تجهیز ورزشگاهها باشند. آن طرف در بحث هدفگذاری ژاپن یک نمونه کامل است. در خصوص مسایل اقتصادی نیز باید به کشورهایی چون ترکیه نظر داشت.
تغییرنگرش در مدیریت فوتبال
برای تحول و رسیدن، شرط نخست تغییر نگرش در مدیریت فوتبال است. یک انقلاب در چارت سازمانی فوتبال را نیازمندیم. جایی که ابتدا انتخابات فدراسیون از شیوه سنتی خود بیرون بیاید. جایی که سرفصلهای اقتصادی در فوتبال تعریف و به واقعیت موجود نزدیک شده و بدان عمل گردد. جایی که رتبهبندی نوینی براساس آیتمهای مندرج در اساسانامه فیفا در فوتبال ایران تعریف و براساس آن جایگاهها ترسیم و مسئولیتها تقسیم گردد. آن چیزی که درحال حاضر دیده میشود، شرط و شروطهایی است که ورود به مدیریت را از قاعده فوتبال جدا کرده و اهالی آن را همواره در دو جبهه متخاصم با طرفدارانی افراطی قرار داده است. خاکریزهایی که پیکان تیز آنان به بدنه فوتبال و صاحبان اصلی آن برخورد کرده و نفع دیگری ندارد. در این سیستم مدیران مقصر نیستند چون چارچوبه نقص داشته و دورهای باطل در حال گذران است.
نقاط دوررس و توجه ویژه
در نقشه جغرافیایی فوتبال ایران نقاطی دیده میشود که در آن معادن ناب و استعدادهای بینظیری قابل کشف هستند. جای تاسف است که تاکنون توجه مناسبی به این مناطق نشده است. طرح استعدادیابی در این مناطق ناقص اجرا میشود. باشگاههای بزرگ در این مناطق فاقد پایگاههای استاندارد و کنترل شده هستند. آکادمیها و مدارس فوتبال به علت عدم کنترل، تبدیل به مراکز تفریحی، ورزشی شده و خروجی چندانی ندارند. از طرفی مدیران شهرستانی با کولهباری از مشکلات و معضلات دست و پنجه نرم کرده و در این خصوص نظامنامه و متُد روشن و مشخصی تعریف نشده است. نقاط دور رس کاملا خودجوش عمل کرده و گاهی در لابلای این عملکرد چند بازیکن نیز فرصت رسیدن به سطح اول فوتبال ایران را پیدا میکنند اما سایر استعدادها از مدار خارج میشوند.
مطالبهگری از همین ابتدا
اهالی فوتبال باید از همین ابتدای دولت چهاردهم مطالبهگری را آغاز کنند. دهکده فوتبال ایران باید هوشیار باشد و برای تغییرات هوشمندانه وارد عمل شود. اگر صرف تغییرات کارساز بود، در تغییرات گسترده ی سالیان گذشته باید اتفاق مثبتی رخ میداد. اما صرف تغییرات مطلوب نیست. باید از پشت خاکریزهای اختلافات و تسویه حسابهای شخصی بیرون آمد و تبدیل به جامعه متحد فوتبال شد و نخبگان و متخصصان این عرصه را خارج از تعلقات جناحی و منافع شخصی شناسایی و معرفی کرد. در این بین دولت جدید و در راس آن مسعود پزشکیان باید یکبار برای همیشه در فوتبال ایران ساختار شکنی نموده و فرصت حضور متخصصانِ دلسوز و بیطرف را به این عرصه فراهم نماید.
فوتبال ایران , مسعود پزشکیان , مشکلات بنیادین فوتبال
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.