۞ سخن روز
تنها انقلاب خطرناک، انقلاب گرسنگان است. من از شورشهایی که دلیل آن بی‌نانی باشد، بیش از نبرد با یک ارتش دویست‌هزارنفری بیم دارم! ناپلئون بناپارت
Sunday, 19 January , 2025
شناسه خبر : 29571
  پرینتخانه » مدیریت و برنامه ریزی تاریخ انتشار : 27 جولای 2024 - 20:01 |
نگاهی به وضعیت مدیریت در ایران

ضعیف و بدون پشتوانه

علم مدیریت در ساختار اداری نقش ناچیزی داشته و انحرافات موجود نیز نتیجه مستقیم این موضوع است
ضعیف و بدون پشتوانه

ضعیف و بدون پشتوانه

به گزارش مشهدنیوز، سنگ بزرگی برای خدمت کردنِ درست و صحیح وجود دارد. سنگی به نام سوء مدیریت که در تمام ارکان مدیریتی وجود دارد. به عبارتی علم مدیریت در ساختار اداری نقش ناچیزی داشته و انحرافات موجود نیز نتیجه مستقیم این موضوع است. از طرفی بسیاری از مدیران ما از مسیری وارد این عرصه شدند که توانایی‌های اصلی آنان را تحت الشعاع قرار داده است. جوانانی که افق‌های بلندی دارند اما در لابلای سلایقی حرکت می‌کنند که گاهی انحرافات ذهنی و رفتاری را منجر می‌گردد.

تعریف مدیریت

در تعریف علم مدیریت آمده است: “هدایت دیگران برای انجام وظایفشان به بهترین شکل و برای رسیدن به سازمان متحد.” تعریف مدیریت شامل فرآیندهایی مانند برنامه‌ریزی، سازماندهی، تصمیم گیری و کنترل به گونه‌ای است که سازمان را به هدف مورد نظر هدایت کند. سرفصل‌هایی چون برنامه‌ریزی، سازماندهی، تصمیم‌گیری و کنترل در مدیریت مهم و اساسی می‌باشند.

“برنامه‌ریزی برای هدف مجموعه، سازماندهی نیروی انسانی و ابزار و آنچه لازم و ملزوم این هدف است، تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب افراد در راستای سرعت بخشیدن به کارها و امور و کنترل کیفی و کمی مجموعه به این منظور که هر فردی در جایگاه صحیح خود قرار بگیرد.”

مدیریت‌های موجود

اما آنچه اغلب در مدیریت‌های موجود دیده می‌شود به این گونه است؛ تصمیم‌گیری برای رسیدن به اهداف شخصی که باعث می‌شود هدف وسیله را توجیه کند. هستند مدیرانی که نیروهایی را حذف کرده‌اند که علیرغم اینکه کارآمد و حتی ایده‌پرداز بودند، اما در اهداف شخصی مدیر گنجانده نشده‌اند. سازماندهی موجود نیز غالبا زیربنای عقلانی نداشته و برپایه تخصص نمی‌باشد. تصمیم‌گیری‌ها احساسی، گاهی برمبنای لجبازی و تسویه حساب صورت گرفته و کنترل‌ها آنقدر سطحی و پیش پا افتاده است که نمی‌شود واژه کنترل را در معنی حقیقی بدان داد.

اینجاست که باید گفت؛ سنگ بزرگی برای خدمت کردنِ درست و صحیح پیش پای مستخدمین می‌افتد که تمام انرژی آنان را به خود معطوف کرده و اصل خدمت را  زیر سوال می‌برد.  از طرفی قانون نانوشته علاقه‌ شخصی نیز نادیده گرفته شده است. معمولا مدیریت‌ها هر اندازه به پایین هرم نزدیک می‌شوند، مدیریت‌های سفارشی و اجباری نام می‌گیرند. مدیر پایین دست بیشتر از اینکه در اندیشه خدمت باشد، باید در اندیشه بقاء بسرببرد.

مدیریت طوفانی

ناگهان طوفانی سرمی‌رسد و کل مجموعه را زیر و رو کرده و آدم‌ها در مکان‌هایی قرار می‌گیرند که نباید آنجا باشند.  آنگاه کارایی و کیفیت کار پایین آمده و مدیریت راس هرم صرفا دست به جابجایی زده و علت‌یابی نمی‌کند. اغلب مدیران میانه ی هرم سعی دارند به میزان ارتباط خود با  راس هرم افرادی را در زیرمجموعه خود استخدام کنند که مطیع و فرمانبردار باشند. سنگ بزرگی که بر فراز ایستاده و باید دلخوش به چتری باشیم که برای باران‌های لطیف مناسب است.

ضعیف و بدون پشتوانه

سوء مدیریت

اگر مدعی شویم که نظام اداری و حتی بخش خصوصی  و نیمه خصوصی ایران با بحرانی چون سوء مدیریت مواجه شده است، سخنی به گزافه نگفتیم. بدون تعارف باید گفت؛ بخش اعظمی از مدیرانِ انتخاب شده شرایط کافی را برای مدیریت مجموعه خود ندارند. آنان روسایی هستند که به شیوه و متُد شخصی  خود که بر پایه و اساس سلایق درست و نادرست آنان شکل گرفته است، مجموعه زیر دست خود را هدایت می‌کنند.

در این شرایط انتقادها به حداقل رسیده و باعث خارج شدن افراد کارآمد از مدار خواهد شد. این جریان را باید اولین دلیل سوء مدیریت بدانیم. به تعبیری در این شرایط خلاقیت‌ها به حاشیه رفته و خود محوری جای آن را می‌گیرد. از طرفی جابجایی‌های فراوانی در این نوع مدیریت صورت گرفته که براساس توانایی‌ها نیست. هر آنکس که مطیع‌تر باشد محبوب‌تر و ماندگارتر خواهد بود.

 شرایط مدیریت

باید نگاهی به شرایط استاندارد مدیریت بیاندازیم؛ مدیریت یک فعالیت مستقیم و خطی نیست، بلکه شامل مهارت‌هایی است که با استفاده از آنها می‌توان برای پیشبرد اهداف سازمانی تلاش کرد و یک مجموعه موفق داشت. به واسطه این مهارت‌ها مجموعه مورد نظر توسعه خواهد یافت و به اهداف مورد نظر خواهد رسید. مدیریت کارآمد به انجام کارها با حداقل اتلاف منابع و حداکثر استفاده بهینه از منابع و موقعیت‌ها اشاره دارد، تا بدین‌ترتیب سازمان بتواند سود را به حداکثر برساند.

مدیر کارآمد کسی است که از منابع محدود به منظور دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت مجموعه استفاده می‌کند. درواقع مدیریت کارآمد فرایندی پویا است که اقدامات لازم را به منظور دستیابی به اهداف مجموعه بکار می‌گیرد. از طرفی یک مدیر کارآمد نیز تعریف جامع و مانع خود را دارد؛ هر مدير بايد داراي ويژگي‌هايي باشد که او را در خور و شايسته رهبري محيط اداری گرداند. اين توانمندي‌ها که به توانمندي‌هاي رهبري موسوم است، فرد را در بين ساير افراد متمايز نموده و او را قابل مراجعه ، مورد اعتماد و اطمينان می‌سازد.

علمای علم مدیریت ده ويژگي را براي يک مدیر موفق بر شمرده‌اند که مي تواند الگويي براي تمرين مديريت و رهبري  به حساب آيد: استقلال فکر، اتکاي به نفس، قضاوت درست، ابتکار، جامعيت فکر، پيش بيني احتمالات، داشتن نظم، منصف بودن، قاطعيت و رعايت اصول اخلاقي. صاحب نظران ويژگي‌هاي ديگري نيز براي مدير بر شمرده‌اند که در چهار موضوع مهارت‌هاي مديريتي ، مهارت‌هاي بين فردي ، ارتباط و ساير جنبه‌هاي مهارتي خلاصه می‌گردد.

ضعیف و بدون پشتوانه

ضعیف و بدون پشتوانه

مسیر مدیریت

به جرات می‌توان گفت مسیر مدیریت نیز درست نیست. پُر واضح است که اگر شخصی شرایط مدیریت را نداشته باشد، به بیراهه خواهد رفت. اما مسیر درست مدیریت، ابتدای پویایی مجموعه و سپس حذف موانع موجود و دست آخر رسیدن به هدف مشخص است. بی‌گمان مسیر مدیریت از شاه‌راه علم می‌گذرد.

در این مسیر مدیران محتاج ایده‌پردازی و برنامه هستند. البته نباید از ثبات و حفظ شرایط آن نیز به سادگی گذشت. سالانه شاهد هستیم که افراد زیادی در راس مجموعه‌هایی قرار می‌گیرند که گاهی مهارت لازم را در انجام آن ندارند. معضل بزرگ‌تر اینکه تغییرات نیز کارساز نیست. اینست که مسیر مدیریت که اولین آیتم آن شفافیت و صداقت است، درگیر خورده فرهنگ‌هایی می‌شود که با اصل موضوع مغایرت دارد.

آموزش مدیریت

با این وصف اگر می‌خواهیم خدمت و تولید و کنترلی بهینه و کارآمد داشته باشیم، باید مدیر پرورش بدهیم. برای رسیدن به این مهم باید دو موضوع مهم را جدی بگیریم؛ ابتدا آموزش مدیران موجود بوده و سپس تربیت مدیر از میان نخبگان است. حضور نخبگان بدان معنا که این عرصه بدست آدم‌های معمولی متحول نخواهد شد.

سوال بزرگ اینست که چند درصد از  فارغ التحصیلان دانشکده‌های مدیریت در ایران وارد حوزه مدیریت شده و می‌شوند؟ اصلا دانشجویان رشته مدیریت صلاحیت و شرایط ورود به این رشته را دارند؟ خروجی کیفی این آکادمی‌ها چه میزان است؟ آیا آیتم‌ها مدیریت بدرستی آموزش داده می‌شود؟ و اینکه هدفگذاری در این خصوص چگونه است؟ موضوع مهم و فراموش شده اینست که هیچ یک از عناصر مطرح شده در علم مدیریت به تنهایی امکان دستیابی به موفقیت را برای یک سازمان فراهم نمی‌کند.

سالانه شاهد شکست و عدم موفقیت بسیاری از سازمان‌هایی می‌باشیم که با وجود بهره‌مندی از منابع بسیار نتوانسته‌اند جایگاه خود را در بازارهای رقابتی حال حاضر دنیا حفظ کنند.

بازنگری در مدیریت‌ها

با این وصف لزوم بازنگری در نحوه و شیوه مدیریت در ایران به نظرمی‌رسد. در بسیاری از ادارات شاهد هستیم که در یک پرسه کاملا سنتی  کارمندان باسابقه در راس کار قرار می‌گیرند. ” البته نباید منکر تجربه بشویم” اما مکان و زمان قرار گرفتن نیز مهم است. مهارت و کارایی باید مد نظر باشد.

از همه مهمتر رابطه باید جای خود را به ضابطه بدهد. نگرانی بزرگ اینکه هر مدیر نیز برای اثبات مدیریت خود دست به خانه تکانی زده و مجموعه را زیر و رو می‌کند. گاهی مناسبات جناحی و گاهی علایق شخصی نیز در این امر سهیم هستند. این در حالی است که اصل مدیریت، کارآمد بودن و سرعت در کار بوده و پیش نیاز آن اعتقاد به شایسته سالاری است.

انتهای پیام/

 

 

نویسنده : حسن صانعی پور | منبع خبر : اختصاصی
برچسب ها
,
به اشتراک بگذارید
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.