امروز : سه شنبه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۲ - 23 جماد أول 1445
قصی چنین میانه میدانم آرزوست
لوکا مودریچ؛ ستاره آسمان دلهای مردم
*سیدرضا فیض آبادی
خودتان را جای آن بازیکنی بگذارید که باید آخرین پنالتی برزیل را گل می کرد تا روزنه امید باقی بماند.اما او که با هر گامش به سمت پنالتی یک گوشش صدای شادی میلیونها هموطن بود و یک گوشش آوار و سیاهی و احیانا بد و بیراه آنچنانی.لعنت بر این بخت بد.تو تنهایی و ۹ متر دروازه و یک دروازه بانی که دوتا پنالتی اول تیمت را گرفته است.یک طرف تویی و یکطرف یک ملت.تو آن لحظه خودت نیستی. باید آنجا باشی تا بدانی پنالتی زدن جگر شیر می خواهد.زد….شلیک…از بین آن همه فضای باز باید توپ به آن تیر لعنتی بخورد….
قبل از تو خیلی های دیگر هم خراب کرده اند اما تو نباید…تیر دروازه لعنتی و تمام .
دنیا تیره و تار شد.
برگردیم به بازی.
برزیل با یک دنیا ستاره و اسامی بزرگی مثل نیمار که در تمام کوچه پس کوچه ها در هر نقطه از دنیا که بگردی نامی از نیمار هست و همین امر باعث شد تا لحظه ورود غرورانگیز نیمار را رسانه ها هنگام ورود به ورزشگاه بعد از حذف بزریل ثبت کنند تا بعد از این برزیل هیچ حریفی را دست کم نگیرید.
اما کرواتها یک ستاره داشتند و آن تیم ملی کرواسی بود.
عادت به با هم بودن.
محور این تیم هم لوکا مودریچ هافبک خوش اخلاق و پرتلاش و متعصب رئال .
او واژه کاپیتانی را دیشب معنا کرد .کرواسی در وقت اضافی اول روی یک حرکت استثنایی نیمار دروازه اش را باز شده دید اما هرگز عقب ننشست تا در دقیقه ۱۱۷ کرواسی توسط پتکوویچ روی یک یورش برق آسا گل مساوی را بزند و در ضیافت پنالتی ها هم دروازه بان کرواسی درخشید و برزیل به همین راحتی حذف شد.
بازهم می خواهم تاکید کنم که ستاره ها وقتی می درخشند که در خدمت تیم باشند نه در خدمت خودشان.
لوکا مودریچ ستاره ایی است که واژه با تیم بودن و در خدمت تیم بودن را نشان داد.
حتی اگر کرواسی در ضربات پنالتی مغلوب هم می شد مودریچ ستاره بی چون و چرای بازی دیشب بود . ستاره ای برای روحیه دادن و انرژی دادن به تیمش.
ستاره ای که دیشب همه جای زمین حضور داشت. هرجا کرواتها گیر کردند و هرجا فشار مضاعفی برزیل وارد کرد لوکا آنجا حاضر بود و گره گشا.
ستاره و کاپیتان های ما اگر ادعایی دارند لوکا مودریچ و کاپیتان مراکش و کپیتان ژاپن و کاپیتان کره را الگو قرار دهند تا به آنها اعتماد کنیم . واژه ستاره بودن و کاپیتانی برازنده هرکی بازوبند بست و هرکی در رسانه ها خواست ستاره شود نیست بلکه باید کاپیتان و ستاره آسمان دلهای مردم باشی!
یادمان بیاید در بازی با آمریکا که ما سه تا کاپیتان عوض کردیم اما به اندازه یک سیاره و یک فانوس هم انرژی نداشتند. فقط بازوبند را بستند و دلشان به واردات ماشینی خوش بود که وزیر ورزش برایشان فراهم کرده بود…
خدا حافظ کاپیتان های کاغذی و درود بر ستاره های واقعی.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.