نگاهی به وضعیت داوری در ایران
سختترین مسئولیت
بیگمان قضاوت و داوری در هر سطح و هر رشته و هر مقولهای از سختترین مسئولیتها و دشوارترین مشاغل است. در این بین قضاوت در رشتههایی چون فوتبال با حساسیتهای فراوان ” در هرسطح و هر ردهای” همراه بوده و به مراتب دشوارتر و با ظرافتهای خاص خود همراه میباشد. همین ویژگی باعث شده است که داوری را مقدسترین مشاغل غیر رسمی دنیا بدانیم و آن را مورد صیانت قرار بدهیم. ورود افراد به این مقوله باید تحت شرایط و آیین نامه هایی باشد که مانع ازحضور کسانی شود که آمادگی و یا لیاقت لازم را در این امر نداشته و حضور آنان کلیت امر را زیر سوال خواهد برد. “برای ورود به داوری و قضاوت لازم است ذهنیتی شفاف، روحی بلند، وجدانی آگاه و دلی دریایی و عاشق داشت.”
داوری و فقدان آموزش
متاسفانه باید اعتراف کرد که وضعیت آموزش در داوری وضعیت مناسبی در ایران ندارد. آکادمیها و مدارس مربوط به این امر کمتر از میزان لازم و نامتناسب با پتانسیل موجود است. هر از گاهی با برگزاری یکدوره کلاس دانش افزایی یا ارتقاء همه چیز به فراموشی سپرده می شود. جذب نوجوانان و جوانان متقاضی داوری با سیاستهای نادرست همراه بوده و میزان نحوه ارتباط کمیتههای مربوط به داوری و آپارتمان داوری بسته به سلایق گوناگون شرایط متفاوتی را رقم زده و خروجی داوری ایران به حداقل رسیده است. باید پرسید برنامه جامع فدراسیون فوتبال و به خصوص کمیته داوران فدراسیون و دپارتمان داوری چه بوده و اینکه گفته شده است: پس از تصویب و ارجاع سیاستها و برنامه های تدوین شده از سوی هیات رییسه فدراسیون، دپارتمان نسبت به اجرای آنها اقدام می كند تا داوری فوتبال در ایران بیش از پیش سر و سامان گیرد و اینکه ادعا شده ؛ دپارتمان داوري با تمام توان در جهت اجرا و عملي كردن سياست ها و برنامه هاي تدوين شده از سوي كميته داوران فوتبال ، گام بر مي دارد، جای سوال است که در پنج و یا ده سال اخیر چند داور با کیفیت استاندارد به جامعه داوری ایران معرفی شده است؟.
داوری و دستمزدها
برخلاف بسیاری از کشورها داوری در ایران به عنوان شغل محسوب نمیگردد. فعالان این رشته برحسب علاقه به آن ورود کرده و در سطوح پایین و لیگهای مختلف به خصوص شهرستانها دستمزد داوران آنقدر ناچیز و و اندک است که نباید اسم آنرا حق الزحمه یا دستمزد گذاشت. با این حال طبق آمار منتشره داوران ایران در بالاترین سطح خود سالیانه میانگین پنجاه میلیون بابت داوری دریافت می کنند و این میانگین در سطوح مختلف و لیگهای گوناگون به پایینترین حد خود نیز میرسد. جالب اینکه در لیگ شهرستانها این میانگین حتی از پانصد هزار تومان در سال با بیشترین میزان قضاوت هم تجاوز نمیکند. با این پیش فرض و با مقایسه این موضوع که وضعیت معیشت داوران کشورهای صاحب نام در فوتبال باشگاهی و حتی ملی غیر قابل قیاس با ایران است و با عنایت به اینکه در حال حاضر اقتصاد و دارایی بعد از آموزش تاثیرات بی چون چرایی در مورد کیفیت و عملکرد صحیح مشاغل دارد، باید گفت فوتبال ایران و به تبع آن داوری فوتبال راهی جز بازنگری در این مقوله ندارد.
نسل طلایی داوری ایران
نسل طلایی داوری ایران که باید آن را نسل سوم داوری بدانیم در حد فاصل سالهای 70 تا 90 هجری شمسی ظهور کرد. در حقیقت بعد از نسل اول داوران با حضور علي كني، حسين سياسي، محسن حداد و محمد كوچ صفهاني باید از داورانی چون: محمود خوشخوان، منوچهرايلدروم، منوچهرنظري و محمد فنایی به عنوان نسل دوم داوری یاد کرد که در این بین محمد فنایی تجربه قضاوت در فینال جام جهانی را نیز دارا می باشد. اما نسل سوم و طلایی داوری ایران را باید به نامهایی نظیر: هدایت ممبینی، محسن قهرمانی، محسن ترکی، مسعود مرادی، حسن کامرانی فر و علیرضا فغانی اختصاص داد. نسلی که علیرغم کمبودهای موجود و عدم وجود شرایط کنونی داوری با ظهور پدیده هایی چون کمک داور تلویزیونی و امثالهم، بسیار هوشمندانه و زیرکانه داوری کردند و در حقیقت داوری ایران را در جهان زبانزد عام و خاص نمودند. نکته تاریک تمامی نسلهای داوری ایران به خصوص نسل طلایی آن به قول دکترپرویز سیار همان تک سیبهای گندیدهای بود که باعث متوقف شدن جریان درست داوری در ایران گردیدند.
فدراسیون و کمیته داوران
رفت و آمد های بی دلیل و گاهی غیر ورزشی در فدراسیون فوتبال و به تبع آن کمیته و دپارتمان داوری، کلیت فوتبال ایران از جمله داوری را زیر سوال برده است. اگر دیده میشود دو بزرگ داوری ایران ” حسن کامرانی فر و هدایت ممبینی” در سالهای اخیر سمت دبیر کلی فدراسیون را به خود اختصاص دادهاند نشانه بارزی از این موضوع است که داوری در یک دو دهه گذشته شرایط مطلوبی داشته و برعکس همان عدم ثبات در فدراسیون به مدیران آن اجازه مانور صحیح را نمیدهد. با این حال با انتخاب هدایت ممبینی به سمت دبیر کل فدراسیون انتظار می رود در وضعیت داوری ایران بازنگری اساسی گردد و با انتخاب افراد اصلح در این مقوله و ریشه یابی معضلات، گام صحیحی در آن برداشته شود. آیا ممبینی برنامهای در خصوص کنترل وضعیت داوری در مناطقی به غیر از پایتخت و مراکز استان دارد؟ و البته دورنمای برنامه او به کدام مسیر منعطف شده است؟.
شرایط داوری در شهرستانها
هنگامی که با مربیان و بازیکنان تیمها و باشگاههایی خرد و کلان شهرستان مواجه می شوید، درد مشترک همه آنان وضعیت داوری است. اندک داورانی که صرفا به لحاظ تواناییهای ذاتی خود پیشرفتهای نسبی در این امر داشتهاند با توجه به ناملایمات موجود از مسیر درست منحرف میشوند. وضعیت آموزش و دانش افزایی داوران اغلب در حد صفر بوده و گاهی مشاهده میگردد مسیر پیشرفت در جریانی دیگر تعریف شده و گاهی مسئله آنقدر تاسف بار می گردد که داوران بازنشسته به عرصه داوری بازگشته و در این وضعیت هرگز نباید آینده مناسبی را برای داوری پیشبینی کرد. لازم است به این موارد مشغله های اقتصادی، مناسبات اجتماعی و تعارفات معمول را در خصوص مدیریت و استفاده از داوران را نیز در نظر گرفت و در این اوضاع تمرکز داوران شهرستانی برهم ریخته و گاهی به تنها مقولهای که نمیاندیشدند داوری است.
داوری، بازیکنان و هواداران
بازیکنان و داوران بدون شک در یکدیگر تاثیرات مستقیم و غیر مستقیمی دارند. علیرضا فغانی بعد مهاجرت به استرالیا و فعالیت در فوتبال این کشور معتقد است: مردم استرلیا برای لذت بردن از فوتبال به استادیومها میآیند و این رویکرد مسلما در نحوه بازی بازیکنان و داوری داوران تاثیر مستقیم دارد. “مسلما صحنه گل ژاپن به ایران بعد از اعتراض بازیکنان ایران به داور و برهم خوردن تمرکزشان در ذهن هواداران مانده است.” با این وصف باید گفت: داوران، بازیکنان و هواداران در وضعیت یکدیگر تاثیر داشته و لازم است در مورد هر سه مقوله فرهنگ سازی شود. اینکه شنیده شده است که فلان داور به فلان بازیکن توصیه میکند تمارض به خطا نکن زیرا من برای تو پنالتی نمیگیرم و اینکه فلان داور برای بازیکن خط و نشان میکشد و اینکه تماشاگران در طول یک مسابقه انواع و اقسام بداخلاقیها و الفاظ نامناسب را در مورد داور بکار میبرند و اینکه بازیکنان در عوض پرداختن به بازی با هر سوت داور زبان به اعتراض میگشایند، نباید امیدوار بود که این فوتبال لذت بخش و رو به پیشرفت باشد.
شرایط رشد و توسعه داوری
اگر بگوییم جامعه داوری یکدیگر را قبول ندارند سخنی به گزافه نگفتیم. اگر بگوییم مسئولیتها با محدودیتها و معذورویتها در آمیخته است، بیراهه نرفتیم. باید اضافه کرد که استعدادیابی و آموزش در داوری نهادینه نشده و تفاوتهای خاص آن با دیگر آموزشها در نظر گرفته نشده است. متغيرهایی چون ساختار تشکيلات داوري، جايگاه داوري در سطح بين المللي، شرايط ورود به عرصه داوري، دوره هاي آموزشي داوران، تعداد داوران فعال، طبقه بندي و سيستم ارتقاي درجه آنها، رفاه اجتماعي، ضوابط انضباطي، ميزان استفاده از فناوري، جامعه و اتحاديه هاي داوري و نحوه نظارت بر عملكرد داوران، موضوعات ظریفی هستند که لازم است توسط فدراسیون فوتبال و کمیته داوران به صورت جدی تر از گذشته دنبال گردد و علاوه بر آن با تدوین برنامه بلند مدت و توجه به مناطق کمتر توسعه یافته و کمتر دیده شده، شرایط رشد و توسعه داوری برای ظهور نسل چهارم داوری ایران با مردان و زنانی توانا و با دانش و البته جسور فراهم گردد.
روانشناسی داوری
قضاوت محتاج ذهنیت برتر و توانایی فراتر است. اغلب داوران ما با مقوله روانشانسی در داوری بیگانه هستند. در این وضعیت کوچکترین عملها منجر به عکسالعملهای اغلب نامناسب داوران میگردد. باید بپذیریم در برخورد دو انسان در قامت بازیکن و داور نباید اتفاقات خارج از انسانیت رخ بدهد. هر اندازه که تبعیت از قوانین وظیفه بازیکنان و مربیان است، اعمال صحیح و درست و بجای قانون نیز از داوران مورد انتظار است. روانشانسی داوری میگوید: داوران به مدد قانون نود دقیقه بازی را مدیریت کنند و در این بین لازم است تفاوت انسانها را در نظر بگیرند. روانشناسی داوری میگوید: کارت زرد و قرمز اسلحه پنهان داوران در مستطیل سبز نیست بلکه جرایم او هشداری برای حفظ آرامش مسابقه است. رونشانسی داوری میگوید: تمایلات و سلایق شخصی باید در رختکن بایگانی شود و آنچه با لباس و سوت داوری وارد میدان میگردد اعتبار دادن به فوتبال باشد. روانشناسی داوری میگوید: داور نسبت به بازیکن و مربی برتر نیست” همچنان که بازیکن و مربی نسبت به داوری برتری ندارد” در این شرایط باید اتفاقاتی بیافتد که لذت و شور و شعف فوتبال به دوستداران این رشته چه در استادیوم و چه از دریچه تلویزیون هدیده داده شود.
داوری و فوتبال در یک خط موازی
باید بپذیریم که داوری و فوتبال در یک خط موازی حرکت می کنند و پیشرفت هر یک در دیگری تاثیرگذار است. اگر فدراسیون فوتبال اروگوئه و مطبوعات آن به خود اجازه میدهند که بر علیرضا فغانی بتازند و مقدمات خروج وی را فراهم سازند، صرفا به علت اعتباری بیشتری است که فوتبال اروگوئه نسبت به فوتبال ایران دارد. اگر فغانی برخلاف اعتقادش تصمیم دیگری میگیرد، مستقیم به همان اعتبار فوتبال ایران برمیگردد. به خوبی بیاد میآوریم که در جام جهانی گذشته داور بازی ایران و پرتغال از اخراج رونالدو خودداری کرد. این موضوعات به ما می آموزد که فوتبال ایران و متولیان امر باید در خصوص فوتبال و داوری تصمیمات جدیتری گرفته و به موازات یکدیگر درجهت ارتقای آن دو تلاش کنند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.