۞ سخن روز
تنها انقلاب خطرناک، انقلاب گرسنگان است. من از شورشهایی که دلیل آن بی‌نانی باشد، بیش از نبرد با یک ارتش دویست‌هزارنفری بیم دارم! ناپلئون بناپارت
Wednesday, 21 May , 2025
شناسه خبر : 29373
  پرینتخانه » لیگ برتر تاریخ انتشار : ۲۲ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۳ | 32 بازدید

گران، بدون برنامه، کم کیفیت

نگاهی به وضعیت نقل و انتقالات فوتبال ایران گران، بدون برنامه، کم کیفیت در همین آغاز فصل نقل و انتقالات فوتبال ایران شاهد بی نظمی‌ها و نقض قانون هستیم. از طرفی گاهی احساس می‌شود از اهمیت لیگ داخلی کاسته شده و باشگاه‌ها دچار بلاتکلیفی و یا بی‌تفاوتی برای شروع مناسب در فصل آینده شده‌اند. در […]

گران، بدون برنامه، کم کیفیت

نگاهی به وضعیت نقل و انتقالات فوتبال ایران

گران، بدون برنامه، کم کیفیت

در همین آغاز فصل نقل و انتقالات فوتبال ایران شاهد بی نظمی‌ها و نقض قانون هستیم. از طرفی گاهی احساس می‌شود از اهمیت لیگ داخلی کاسته شده و باشگاه‌ها دچار بلاتکلیفی و یا بی‌تفاوتی برای شروع مناسب در فصل آینده شده‌اند. در این بین تراکتور همچون گذشته پیشتاز این بازار شده و سرخابی‌ها فعالیت کمتری نسبت به فصول قبل در نقل و انتقالات دارند و سپاهان چوب حراج به بازیکنان خود زده است. با این مقدمه نگاهی به وضعیت نقل و انتقالات فوتبال ایران خواهیم انداخت:

اصول نقل وانتقالات در اروپا

به گزارش مشهدنیوز، حسن صانعی پور در ادامه یادداشت خود نوشت: برای اینکه با اصول اولیه بازار نقل و انتقالات آشنا شویم نگاهی گذار به قوانین نقل و انتقالات فوتبال اروپا می‌اندازیم؛ به زبان ساده باید گفت: برای نهایی شدن یک انتقال، معمولا سه مذاکره کلیدی به صورت همزمان انجام می‌شود. “مذاکره بین باشگاه خریدار و باشگاه فروشنده در مورد رقم انتقال، مذاکره بین باشگاه خریدار و ایجنت بازیکن در مورد شرایط بازیکن و مذاکره بین باشگاه خریدار و ایجنت بازیکن در مورد رقم انتقال.”از طرفی سال مالی باشگاه ها درست از روز شروعِ نقل و انتقالات تابستانی آغاز می‌شود.

بدین ترتیب باشگاه‌ها می‌توانند سوابق مالی خود را در زمانی که در آن قرار دارند و طبق آن سال مالی ثبت کنند. در حقیقت آنها قادرند یک انتقال را در سال مالی رو به اتمام یا سال مالی جدید ثبت کنند. موضوع دیگر اینکه با تصویب قانون فیرپلی مالی، باشگاه‌هایی که به رقابت‌های اروپایی صعود کرده‌اند، نباید هیچ گونه بدهی یا حساب عقب مانده‌ای داشته باشند. آنها نه تنها به بازیکنان، بلکه به کادر تیم نباید بدهکار باشند. همچنین مالیات و دیگر موارد مالی از این قبیل نیز باید کامل پرداخت شده باشد.

باشگاه‌ها در مقابل شکستن قوانینِ برابری دخل و خرج نیز مورد بررسی قرار می‌گیرند. این بدان معناست که باشگاه ها الزاما باید خرج و بدهی‌های خود را با سود دهی برابر کنند و این قانون باشگاه‌ها را از تجمع بدهی مصون می‌دارد.

سقف بودجه و معضلات

بعد از تصویب دستورالعمل سقف قراردادها که باعث شد تعدادی از باشگاه‌ها برای عبور از آن، قراردادهای سوری بین خود و بازیکنان منعقد کنند، دستورالعمل سقف بودجه نیز در ادامه همان سقف قراردادها نه تنها مشکلی را از فوتبال ایران برطرف نکرد که معضلات جدیدی را نیز رقم زد. سقف بودجه باعث شد تا یک درگیری پنهان در بازار نقل و انتقالات بوجود آمده و تعدادی از بازیکنان را با اندیشه افزایش قیمت راهی باشگاه‌های مختلف نماید. در این بین هر باشگاهی ترفند جدیدی را برای حل مشکل خود انتخاب کرد.

به عنوان مثال دو باشگاه پرسپولیس تهران و سپاهان اصفهان آنطور که گزارش شده بود از سقف تجاوز کردند و به همین دلیل از آنان کسر امتیاز شد و بعد  از اعتراض به این حکم امتیازات آنان به جدول بازگشت. از طرفی باشگاه استقلال تهران راه حل جالبی را امتحان کرد و با عقد قراردادهای ناچیز ظاهرا سقف را رعایت نمود. در این بین باشگاه‌ها مجبور شدند برای راضی کردند بازیکنان مورد نظر خود بندهای کاذب و گاه خطرناکی را در قرارداد بازیکنان بگنجانند و همین بندهای غیراصولی وضعیت آنان را در نقل و انتقالات بعدی ناپایدار کرده است.

الگوبرداری ناشیانه

فدراسیون فوتبال ظاهر دستورالعمل سقف بودجه را از قانون فیرپلی مالی فوتبال اروپا الگوبرداری کرده و قصد داشت به عبارتی ساده  دخل و خرج باشگاه‌ها به خصوص سرخابی‌ها را کنترل نماید. اما غافل از اینکه سازمان اداری و شیوه مدیریتی باشگاه‌ها اجازه اینچنین قانون را نخواهد داد.

از طرفی به علت مشخص نبودن یا مبهم بودن منابع درآمد، تشخیص آن نیز غیرممکن بوده و همین موضوع باعث شده بود که نهاد نظارتی فدراسیون نتواند به طور مشخص آن را محاسبه و براساس آن حکم صادرنماید.  به همین دلیل باید این الگوبرداری را ناشیانه و غیرموثر قلمداد کرده و ادامه آن را برای باشگاه‌ها به خصوص نمایندگان ایران در فوتبال باشگاهی آسیا مضر تلقی نماییم.

دلال محوری

معضل بزرگ دیگر در نقل و انتقالات فوتبال ایران را باید دلال محوری این موضوع عنوان کنیم. در این خصوص باید به دو نوع دلالی در نقل و انتقالات فوتبال اشاره کنیم؛ نوع اول ایجنت‌هایی هستند که غالبا به عنوان مدیربرنامه بازیکنان ایفای نقش می‌کنند. مدیرانی که اغلب بر شیوه کار آنان کنترلی نبوده است.

به این ترتیب باید دلیل عمده ظهور قیمت‌های نجومی و غیرواقعی را در همین عدم کنترل تعبیر نماییم.  البته این نوع دلالی در تمام دنیا مرسوم است.  به عبارتی ساده  ایجنت‌ها، یک بازیکن را از تیمی به تیم دیگر منتقل می‌کنند و بر اساس ارتباطشان پول دریافت می‌کنند.

اما نوع دوم که درواقع باید واژه دلال را بدان‌ها  نسبت داد، “و دسته اول را صرفا ایجنت یا مدیر برنامه خطاب کنیم” مجموعه‌ای هستند که به دلیل ارتباط با باشگاه و یا بازیکن و به بهانه عقد قرارداد بالاتر و در واقع به منظور بالاتر رفتن درصد دریافتی، بازیکنان را گمراه و توقع آنان را بالا برده و در انتها مصالح آنان را فدای ریال و دلارهایی می‌کنند که قرار است در ازای این انتقال دریافت کنند.

به عنوان مثال  بازیکن خارجی که  با مبلغ هنگفتی جذب باشگاه  داخلی می‌شود، بعد از اتمام قرارداد و یا فسخ مشخص می‌گردد که بیش از  نیمی از مبلغ قراردادش به عنوان حق دلالی درحساب دلال واریز شده است. با این وصف باید گفت: تا زمانی که  نقل و انتقالات ایران دلال محوری پیش برود، نمی‌توان به بهبودی اوضاع خوشبین بود.

قوانین ناپایدار

همان قوانین موضوعه نیز آنقدر ناپایدار است که قبل از نهادینه شدن منسوخ شده و قانون دیگری جایگزین آن می‌گردد. موضوع نگران کننده دیگر سلیقه محور بودن قوانین است که با تغییر مدیریت شرایط آن دگرگون می‌شود. علاوه برآن باید به اتفاقات انتهای لیگ گذشته و کشف تخلفات بعضی از مدیران نیز اشاره کرده که  نشان از دلایل ناپایداری قوانین دارد.  یک برنامه کوتاه مدت و یک دورنمای بلند مدت برای برون رفت از این نوسان لازم و ضروری است.

تبعات دولتی بودن

بخش اعظمی از دلایل مربوط  به مشکلات فوتبال و به طور اخص نامناسب بودن نقل و انتقالات فوتبال کشور، دولتی بودن فوتبال است. در این شرایط مدیران انتصابی نه توان پرداختن به کارهای اقتصادی موثر را داشته و نه مهلت کافی برای اجرای دقیق برنامه‌های خود را دارند.

در همین دو باشگاه بزرگ ایران در سال‌های اخیر چندین مدیر جابجا شده و آنان در بهترین حالت توانسته‌اند  خرج و دخل باشگاه را در بازه زمانی کوتاه مدت مدیریت کنند. به عبارتی دولت نباید و نمی‌تواند باشگاه‌داری کند و اینکه به تعبیری از دور دست بر آتش دارد، هم به  دولت و هم به  باشگاه ضرر می‌رسانند.

از طرفی جریان خصوصی سازی در ایران مناسب نبوده است. اینکه مالکان دولتی باشگاه‌ها مشخص شدن را نباید خصوصی سازی تلقی کنیم. مالکانی که مدیریت آنان هر ازگاهی تغییر کرده و این تغییر بی‌گمان شرایط مدیریت باشگاه را نیز تحت الشعاع قرار خواهد داد.

خصوصی‌های بدون برنامه

اگر چند باشگاه همچون تراکتورتبریز را خصوصی تلقی کنیم، باید اعتراف کنیم این گونه باشگاه‌ها برنامه مناسبی برای توسعه پایدار ندارند. مالکان این باشگاه‌ها که غالبا علاقه وافری به فوتبال دارند معمولا احساسی تصمیم گرفته و رفت و آمد فراوان مربیان را باید حاصل همین احساسات تلقی کنیم. این درحالی است که باشگاه‌های خصوصی ابتدا باید میزان سرمایه‌گذاری در فوتبال را تعیین و راهکار کسب درآمد را نیز معرفی و برحسب آن پیش بروند.

گران، بدون برنامه، کم کیفیت

با این وصف باید گفت: نقل و انتقالات در فوتبال ایران گران، بدون برنامه و کم کیفیت است. هرساله چند بازیکن خارجی به فوتبال ایران اضافه می‌شوند که یا کیفیت نازلی داشته و یا قرارداد آنان آنقدر ناشیانه تنظیم شده است که با تلنگری از تیم جدا می‌شوند. تعداد اندکی از بازیکنان با کیفیت نیز در لابلای رفتارهای آماتوری فوتبال ایران قادر نیستند توانایی‌های واقعی خود را بروز بدهند. بازار داخلی نیز قاعده خاص خود را داشته  وگاهی قیمت‌ها آنقدر افزایش داده می‌شود که بعضی از بازیکنان را راهی لیگ‌های حاشیه خلیج فارس می‌کند.

در نهایت اینکه نموداری ناپایدار به لحاظ کیفیت در فصل نقل و انتقالات در جریان است و همواره لیگ را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

 

بیشتر بخوانید:

در امتداد فوتبال/ از شرایط سپاهان در پلی آف تا بمب پیش فصل تراکتور

نویسنده : حسن صانعی پور
به اشتراک بگذارید
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.