۞ سخن روز
تنها انقلاب خطرناک، انقلاب گرسنگان است. من از شورشهایی که دلیل آن بی‌نانی باشد، بیش از نبرد با یک ارتش دویست‌هزارنفری بیم دارم! ناپلئون بناپارت
Monday, 13 October , 2025
شناسه خبر : 35387
  پرینتخانه » استان ها تاریخ انتشار : 13 اکتبر 2025 - 12:10 | 9 بازدید

نغمه‌ای از جرگلان تا رویا در آسمان

نغمه‌ای از جرگلان تا رویا در آسمان نغمه ای از دل جرگلان برخاسته است که خواب و رویا را در آغوش می‌گیرد، مادری با عشق بی‌پایان برای فرزندش می‌خواند و هر واژه‌اش پلی است میان زمین و آسمان، میان واقعیت و رویا؛ نغمه‌ای که روح کودک را با داستان‌ها و رنگ‌های خیال آشنا می‌کند. به […]

نغمه‌ای از جرگلان تا رویا در آسمان

نغمه‌ای از جرگلان تا رویا در آسمان

نغمه ای از دل جرگلان برخاسته است که خواب و رویا را در آغوش می‌گیرد، مادری با عشق بی‌پایان برای فرزندش می‌خواند و هر واژه‌اش پلی است میان زمین و آسمان، میان واقعیت و رویا؛ نغمه‌ای که روح کودک را با داستان‌ها و رنگ‌های خیال آشنا می‌کند.

به گزارش مشهدنیوز، در این دنیای پرهیاهو و شلوغ، جایی که صدای اطلاعیه‌ها و پیام‌ها و نور صفحه‌های دیجیتال پیوسته بر ذهن سایه می‌افکند، خستگی و بی‌حوصلگی همانند موجی آرام اما مداوم، روح را می‌فشارد.

گویی در چهار دیواری کوچک و سرد محبوس شده‌ایم و هر نفس کشیدن، تکراری و کم‌رمق است. اما سفر، آن معجزه‌ خاموش و بی‌صدا، می‌تواند دریچه‌ای باشد به آسمان تازه؛ جایی که رنگ‌ها، صداها و بوی زمین، قلب انسان را دوباره زنده می‌کنند و روح را از قفس ذهن رها می‌سازند.

این هفته با وجود سرمای برگریزان و نسیم‌های خنک پاییزی، از مرکز خراسان شمالی راهی جرگلان شدیم؛ سرزمینی که هنوز سنت‌ها و آداب و رسومش به درستی شناخته نشده‌اند و در هر گوشه آن، نغمه‌ای از زندگی و تاریخ جاری است.

ساعت ۱۶ و ۴۵ دقیقه، آفتاب غروب با رنگ‌های گرم و طلایی‌اش، آسمان روستای آرام «آرمودلی» را در آغوش می‌کشید و ما مهمان خانواده‌ای شدیم که به گرمی و مهربانی، از قلب خود پذیرایمان شدند؛ خانواده آنامراد، کشاورزان و دامپرورانی که با خاک و آفتاب و باد زندگی می‌کنند، و دوستی من با آنها به دوران دانشگاه و پیوندی ساده اما عمیق با محمد، پسر بزرگ خانواده، بازمی‌گردد.

 

نغمه‌ای از جرگلان تا رویا در آسمان

 

وقتی به منزل قدیمی و پرحس و حالشان وارد شدیم، با آغوش باز و لبخندهای مهربان ما را پذیرفتند و به اتاقی ساده راهنمایی شدیم.

هنوز نفس‌هایمان با سکوت اتاق در هم تنیده نشده بود که ناگهان صدایی جادویی، دلنشین و پر از محبت، توجهمان را به خود جلب کرد. صدایی که مانند نغمه‌ی طبیعت، آرام و بی‌هیاهو، بر دل می‌نشست و لحظه‌ای کوتاه، ما را از زمان و مکان جدا کرد.

در آن لحظات سحرآمیز، جهان به آرامی به خواب فرو می‌رفت؛ تنها صدای مادری که با لحن لطیف و مهربانش لالایی می‌خواند، فضا را پر کرده بود.

پرسیدم «این صدای کیست؟» و آنامراد پاسخ داد: «همسرم برای نوه‌ام لالایی می‌خواند تا آرام و خوش بخوابد.»

به همان اتاق رفتیم؛ اتاقی که هر نغمه آن، مانند قطره‌های باران بر زمین تشنه‌ی روح ما می‌ریخت.

مادر با نگاهی پر از مهر و عشق به چهره خواب‌آلود فرزندش، خیره شد؛ چشمان کوچک و معصوم کودک در حال بسته شدن بود و لبخندی آرام بر لبانش نقش بسته بود.

هر واژه‌ای که مادر به زبان می‌آورد، دنیایی رنگارنگ و خیال‌انگیز برای کودک ترسیم می‌کرد؛ دنیایی پر از گل‌های خوشبو، باغ‌های سرسبز، پرندگان آوازخوان و آسمانی پرستاره که شب‌ها داستان‌های کهن را در گوش زمین نجوا می‌کند.

صدای مادر، هر واژه‌اش، هر نغمه‌اش، همچون نسیمی بود که گل‌های باغ را به رقص وامی‌داشت:

آلـــلان- آلـــلان اده یـــــــین باغا ســـــالـلان اده یــین
عزیز من در حال پرواز است، به باغی که همواره رونق دارد…

و ادامه می‌داد:

بـــاغینگ قـــیزیل گـﯚلیــنی ســــانگا قــربان اده یــین
گل‌های زیبای سرخ باغ را تقدیم تو می‌کنم…

با هر نغمه، مادر عشق خود را به فرزند هدیه می‌کرد و با هر واژه، یادآوری می‌نمود که هیچ چیز، حتی گذر زمان یا فاصله دنیا، نمی‌تواند پیوند میان آنها را قطع کند.

نغمه‌ای از جرگلان تا رویا در آسمان

 

لحظه‌ای که در اتاقی کوچک، در دل آرمودلی، شاهدش بودیم، فراتر از دیدن یک کودک خوابیده بود؛ این لحظه، جلوه‌ای از پیوند عمیق انسانی، از مهر بی‌پایان مادرانه و از جادوی نغمه‌ای بود که روح را آرام می‌کرد و قلب را روشن می‌ساخت.

این لالایی‌ها که «هدی خوانی» نام دارند، نه تنها برای خواباندن کودکان ترکمن استفاده می‌شوند، بلکه ابزاری‌اند برای انتقال آموزه‌ها، ارزش‌ها و فرهنگ به نسل آینده؛ جادویی که در هر واژه و هر نغمه نهفته است و هویت جمعی را به آرامی در دل کودک می‌کارد.

در گفت‌وگو با عوض دردی‌صدری، کارشناس فرهنگ ترکمن، او با صدایی آرام و پر از عشق توضیح داد: هر نغمه، داستانی از گذشته است، هر واژه، درسی از زندگی، و هر تکرار، تلاشی است برای ثبت فرهنگ و مهر در دل کودک. این صداها، زنده‌اند و همیشه در جریان زندگی جاری هستند؛ مانند نسیم که هیچ‌گاه نمی‌ایستد.

و ما در آن لحظه، در اتاقی کوچک، در دل آرمودلی، شاهد جادوی زبانی بودیم که از دل طبیعت و عشق برخاسته بود؛ لالایی‌ای که نه تنها کودک را به خواب می‌برد، بلکه بزرگسالان خسته و پرهیاهو را نیز برای لحظه‌ای از زندگی روزمره جدا می‌کرد و به دنیایی از رنگ، صدا و آرامش دعوت می‌نمود.

به یاد می‌آورم که نسیم پاییزی از پنجره‌ی نیمه‌باز می‌گذشت و با خود بوی خاک مرطوب، بوی گل‌های باغ و بوی چوب خانه‌های قدیمی را آورده بود؛ همه‌ی این حس‌ها در کنار صدای مادر، جادویی می‌آفرید که هرگز فراموش نخواهد شد.

آن لحظه، نه تنها صدای لالایی، بلکه همه‌ی احساس‌ها، همه‌ی خاطره‌ها و همه‌ی رویاها در هم آمیختند و یادآور شدند که زندگی، با تمام خستگی‌ها و روزمرگی‌هایش، هنوز پر از لحظات ناب و عشق بی‌پایان است.

در این رابطه با «عوض دردی صدری» کارشناس فرهنگ ترکمن گفت و گویی می کنیم تا با عمق فرهنگی و اجتماعی این سنت آشنا شویم.

هدی‌خوانی چیست و چه جایگاهی در فرهنگ ترکمن‌ها دارد؟

صدری: هدی‌خوانی که در فرهنگ ما به لالایی هم معروف است، یک سنت قدیمی و بسیار ارزشمند است که ریشه در زندگی روزمره و عاطفی خانواده‌های ترکمن دارد.

این آوازها اغلب توسط مادران خوانده می‌شوند تا کودکانشان را به آرامش برسانند، اما حقیقت این است که هدی‌ها بیش از یک ابزار خواب‌آوری هستند؛ آن‌ها حامل پیام‌ها و آرزوهایی هستند که مادران در دل خود برای فرزندانشان می‌پرورانند.

هدی‌خوانی، زبان عشق مادرانه است، ابزاری برای انتقال فرهنگ و تاریخ، و فرصتی برای پیوند عاطفی عمیق بین نسل‌ها. در هر لحن و هر ریتم هدی، می‌توان امید، آرزو و حس محافظت مادرانه را شنید؛ حس‌هایی که در طول تاریخ و در دل کوهستان‌ها و دشت‌های ترکمن حفظ شده‌اند و به نوعی شناسنامه فرهنگی ما هستند.

ایرنا: چه ویژگی‌هایی باعث می‌شود که هدی‌خوانی خاص و منحصر به فرد باشد؟

صدری: هدی‌خوانی ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارد که آن را از سایر لالایی‌ها یا آوازهای کودکانه متمایز می‌کند. اول اینکه، سادگی و ملایمت این آوازها به گونه‌ای است که کودک را به آرامش طبیعی می‌رساند و حس امنیت و راحتی را در او تقویت می‌کند.

ریتم و لحن آن‌ها اغلب آهسته و نرم است، به طوری که اثر خواب‌آور دارد، بدون آنکه کودک احساس فشار یا اضطراب کند.

نکته دیگر استفاده از اشعار محلی و زبان عامیانه است که هدی‌ها را به زبان زندگی روزمره نزدیک می‌کند و نه تنها پیوند عاطفی بین مادر و فرزند را قوی‌تر می‌سازد، بلکه فرزند را با واژگان و ضرباهنگ‌های فرهنگ خود نیز آشنا می‌کند. این آوازها پر از نمادها و اشاراتی هستند که ریشه در سنت‌ها، اعتقادات و زندگی اجتماعی ترکمن‌ها دارند؛ از داستان‌های عشق و وفاداری گرفته تا آرزوهای روشن برای آینده کودکان.

ایرنا: آیا هدی‌خوانی فقط مختص به خواباندن کودکان است یا کاربردهای دیگری هم دارد؟

صدری: خیر، هدی‌خوانی محدود به خواباندن کودکان نیست. این آوازها در موقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی هم کاربرد دارند.

به عنوان مثال، در عروسی‌ها یا جشن‌های محلی، هدی‌ها ابزاری برای بیان احساسات، شادی و همبستگی هستند. برخی از هدی‌ها حتی روایتگر داستان‌های تاریخی یا افسانه‌های محلی هستند که به نوعی تاریخ شفاهی جامعه ما را منتقل می‌کنند.

این یعنی هر لالایی، بخشی از هویت فرهنگی ماست که نسل‌ها آن را حفظ کرده‌اند. وقتی مادری در جشن عروسی هدی می‌خواند، او در حال منتقل کردن بخشی از فرهنگ و تاریخ ما به جمع حاضر است؛ کاری که موسیقی و هنر شفاهی در جوامع سنتی انجام می‌دهد. پس هدی‌ها فقط لالایی نیستند؛ آن‌ها حامل هویت و حافظه جمعی جامعه ترکمن هستند.

ایرنا: با توجه به تغییرات فرهنگی، آیا هدی‌خوانی هنوز در خانواده‌های ترکمن رایج است؟

صدری: متاسفانه، همان‌طور که می‌دانیم، پیشرفت فناوری، سبک زندگی شهری و تغییر الگوهای تربیتی باعث شده است که هدی‌خوانی در بسیاری از خانواده‌ها کم‌رنگ شود.

با این حال، هنوز هم در برخی خانواده‌های ترکمن، به ویژه در روستاها و مناطق سنتی، این سنت زنده است. مادران جوان تلاش می‌کنند این مهارت و فرهنگ را به فرزندان خود منتقل کنند تا آن‌ها علاوه بر تجربه آرامش، با ریشه‌های فرهنگی و تاریخی خود نیز آشنا شوند.

هدی‌خوانی یک هنر است؛ هنری که با هر نسل رنگ و شکل تازه‌ای می‌گیرد اما جوهره و پیام آن همیشه عشق، امید و مراقبت است. اگر این سنت را از دست بدهیم، بخشی از هویت فرهنگی و ارتباط نسلی ما از بین خواهد رفت.

ایرنا: آیا پیشنهادی برای حفظ و ترویج این سنت دارید؟

صدری: راهکار اصلی حفظ هدی‌خوانی، آموزش و آگاهی است. می‌توان کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی برای مادران جوان برگزار کرد تا آن‌ها با این سنت آشنا شوند و مهارت‌های هدی‌خوانی را یاد بگیرند.

همچنین استفاده از رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی فرصتی است برای معرفی این فرهنگ غنی به نسل جدید؛ می‌توان داستان‌ها و آهنگ‌های هدی را ضبط کرد و در دسترس عموم قرار داد تا این نغمه‌ها و پیام‌ها از بین نرود.

ما باید هدی‌خوانی را نه تنها به عنوان یک ابزار تربیتی، بلکه به عنوان بخشی از هویت فرهنگی و میراث معنوی خود حفظ کنیم. هر نغمه، هر شعر و هر ضرباهنگ هدی، پلی است میان گذشته و آینده، و نباید اجازه دهیم این پل شکسته شود.

ترکمنان سنی مذهب خراسان شمالی که حدود ۱۰ درصد جمعیت این استان را تشکیل می دهند و بیشتر در نوار مرزی استان واقع در شهرستان مرزی رازوجرگلان ساکن هستند.

خراسان شمالی دارای ۳۰۱ کیلومتر مرز مشترک با کشور ترکمنستان است که بیشتر این مساحت در شهرستان راز و جرگلان واقع است.

این شهرستان سه بخش و ۶ دهستان دارد و ۷۵ درصد جمعیت این منطقه روستایی هستند.

| منبع خبر : ایرنا
برچسب ها
به اشتراک بگذارید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.