ضرورت مدیریت مواضع در دیپلماسی منطقه ای
ضرورت مدیریت مواضع در دیپلماسی منطقه ای تحلیلگر مسائل منطقه فشارهای بینالمللی، منطقهای و داخلی اسرائیل را مهمترین عامل تمایل نتانیاهو به پذیرش طرح آتشبس دانست و درباره واکنش ایران به این طرح گفت: بهترین مسیر پیشروی جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی، حمایت از روند مذاکرات و مواضع حماس و فلسطینیهاست و نباید در […]
ضرورت مدیریت مواضع در دیپلماسی منطقه ای
تحلیلگر مسائل منطقه فشارهای بینالمللی، منطقهای و داخلی اسرائیل را مهمترین عامل تمایل نتانیاهو به پذیرش طرح آتشبس دانست و درباره واکنش ایران به این طرح گفت: بهترین مسیر پیشروی جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی، حمایت از روند مذاکرات و مواضع حماس و فلسطینیهاست و نباید در این موضوع جلوتر از خود گروههای مقاومت حرکت کنیم.
به گزارش مشهدنیوز به نقل از ایرنا، سران شماری از کشورهای جهان دوشنبه هفته جاری در شرمالشیخ مصر گرد هم خواهند آمد تا درباره طرحی که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای پایان دادن به ۲ سال نسلکشی در غزه ارائه کرده است به گفتوگو بپردازند. طرحی ۲۰ مادهای که در سه روز گذشته آتش بمبهای رژیم اسرائیل را در کرانه غزه متوقف کرده و به آتشبسی منجر شده است. اجرای این طرح اما به دلایل پیدا و پنهانی میتواند به چالش جدیدی در منطقه تبدیل شده و آینده روابط کشورها در این جغرافیا را از شرایط کنونی هم پیچیدهتر کند.
ابهام در اجرا و اهداف و انگیزههای ترامپ از ارائه آن و دلایل پذیرش از سوی نخستوزیر رژیم اسرائیل، مواردی است که برای شفافسازی آنها با «محمد ایرانی» مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه و تحلیلگر مسائل منطقه به گفتوگو پرداختیم.
فشارهای بینالمللی، منطقهای و داخلی خود اسرائیل مهمترین دلیل تن دادن نتانیاهو به آتشبس است
با توجه به اینکه در میدان عمل و واقعیت رژیم اسرائیل و شخص نخستوزیر این رژیم به اهداف اعلامی خود در ابتدای حمله به غزه، به طور کامل دست نیافتند؛ دلیل پذیرش آتشبس اعلامی از سوی رئیسجمهور آمریکا چیست و تا چه اندازه میتوان به آینده آن امید داشت؟
فشارهای بینالمللی، منطقهای و داخلی خود اسرائیل مهمترین دلیل تن دادن بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم اسرائیل به آتشبسی است که دونالد ترامپ آن را پیشنهاد داده و پیگیری میکند. ترامپ هم به دلیل تلاش برای ساخت وجهه صلحطلب برای خود ادعا میکند که دنبال برطرف کردن بحرانها و تنشهای منطقهای بوده و مدتهاست که در واقع این مسئله را پیگیری میکند.
طرح صلح آقای ترامپ هم طرح جدیدی نیست و برگرفته از طرحهای مذاکراتی گذشته است که ماههاست روی میز قرار دارند. دلیل دیگر هم میتواند این باشد که نتانیاهو، علیرغم فشارهای مکرر در حوزه نظامی، امنیتی و ترورهای مختلف طی این دو سال گذشته احتمالاً به این جمعبندی رسیده باشد که مسئله غزه به این سادگی که در ابتدای امر تصور میکرد، حل نخواهد شد.
از سوی دیگر شاید درصدد این باشد فضا را به سمتی هدایت کند که مطلوب خود است یعنی از بین بردن کامل مقاومت. به این معنا که اگر در صحنه میدانی و در داخل غزه و با استفاده از نیروهای نظامی و امنیتی موفق نشد، در میدان سیاست و مذاکرات با پشتیبانی ترامپ، اروپا و کشورهای دیگر این امر را محقق کند.
نتانیاهو همچنین مدتهاست که از سوی خانوادههای اسرای اسرائیلی هم برای تن دادن به این آتشبس تحت فشار بوده است. با همه این موارد و با توجه به سوابق برخوردهای ترامپ با مسائل امنیتی منطقه، بهویژه آن چه مربوط به فلسطینیها میشود، تصور شکلگیری یک صلح پایدار و نیز آرامش در صحنه داخلی فلسطین و اسرائیل بعید است. از این رو باید این را با حساسیت پیگیری کرد تا مشخص شود که آیا به نتیجه میرسد یا نه و چه اندازه پیش میرود.
ما در مسئله فلسطین نباید از خود آنها جلوتر حرکت کنیم/ ترامپ در حال نوعی موجسواری است
ترامپ بعد از اینکه این نمایش صلح خود را به راه انداخت، در تریبونهای مختلف از ایران قدردانی کرد. در کل، رویکرد تهران در ماههای منتهی به این آتشبس را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا دیدگاه ترامپ نسبت به این همراه شدن درست است؟
به نظر میرسد ترامپ در حال نوعی موجسواری است تا طرح خود را بدون هیچ تنش یا موضعگیری مخالف در منطقه جلو برد. ذهنیت و تصور او هم این است که بتواند از موضعگیریهای شکل گرفته درباره طرح وی، از جمله موضع ایران، هم بهرهبرداری کند. رئیسجمهور آمریکا از بیانیه وزارت خارجه ایران استقبال میکند؛ گرچه ایران در آن بیانیه تأکید کرده که خواسته فلسطینیها را مدنظر قرار میدهد و از این خواسته جلوتر حرکت نمیکند و همان چیزی را میپذیرد که فلسطینیها قبول میکنند. این به نظرم موضعگیری خوبی هم بود، از این نظر که ما در مسئله فلسطین نباید از خود آنها جلوتر حرکت کنیم و این موضوع مورد استقبال آقای ترامپ قرار میگیرد.
موضوعات مختلف منطقه مانند قطعات یک پازل با هم ارتباط پیدا میکنند. موضوع فلسطین و غزه و آنچه در ماههای اخیر در ایران شکل گرفت و اتفاقاتی که در لبنان افتاد، را نباید از هم تفکیک کرد. اظهارات آقای ترامپ هم بیشتر در این چارچوب است که آمریکا، واشنگتن و شخص خود را چهرهای صلحطلب معرفی کند. ما حتی چنین برخوردهایی را در مسائل مربوط به ایران، برای پایان جنگ ۱۲ روزه نیز مشاهده کردیم؛ تقریباً به همان شکلی که در مورد فلسطین گفته شد.
ترامپ در حال نوعی موجسواری است تا طرح خود را بدون هیچ تنش یا موضعگیری مخالف در منطقه جلو برد. ذهنیت و تصور او هم این است که بتواند از موضعگیریهای شکل گرفته درباره طرح وی، از جمله موضع ایران، هم بهرهبرداری کند.
در مجموع، او میخواهد بگوید تنها کسی که میتواند موفق شود این بحرانها را در خاورمیانه پایان دهد، شخص اوست. اینکه اما چقدر خواست ترامپ با واقعیتها تطبیق دارد، قابل تأمل است. هرچند معتقدم باید مسیری را طی کنیم که از تنشها دور باشیم، آرامش در منطقه شکل بگیرد؛ به سمت سازندگی، پیشرفت و توسعه در داخل و کشور حرکت کنیم اما این بدان معنا نیست که در واقعیت و در حال حاضر به این سمت در حال حرکت هستیم.
واقعیت آن است که در شرایط کنونی تندروهای اسرائیل را در رأس کار داریم که معتقد هستند توافقات شکل گرفته فعلی موقت است. به این معنا که مجدداً احتمال اینکه نتانیاهو حمله را از سر بگیرد وجود دارد و اتفاقاً بخشی از خطاب آنها در این رابطه به ایران برمیگردد و ایران نباید از صلح و آتشبس چندان خوشحال باشد به این دلیل که جنگ دوباره آغاز خواهد شد.
گروهی معتقدند که بعد از توافقی که شکل گرفته، احتمالاً فرصتی برای اسرائیل پیش میآید تا بتواند بیشتر روی موضوع ایران متمرکز شود. این نظر میتواند تا حدودی با واقعیت نزدیک باشد؛ زیرا اسرائیلیها نمیتوانند در چند جبهه بهطور همزمان امور نظامی و امنیتی خود را پیش ببرند.
از سوی دیگر ما تجربه لبنان را هم داریم که در سال ۲۰۲۴، رژیم اسرائیل بعد از توافق آتشبس، بلافاصله اقدام به عملیات نظامی، امنیتی و ترور هم در داخل لبنان و هم در سوریه کرد و پس از آن بهتدریج وارد ایران هم شد. از این رو بر این این مسئله باید بیشتر تمرکز و حساسیت داشته باشیم که با فروکش یافتن تحولات غزه، احتمال اینکه اسرائیلیها بخواهند تمرکز خود را روی موضوع دیگری قرار دهند وجود دارد.
واقعیت دیگر این است که اگر همه جبهههای باز شده از نتانیاهو به سمت آرامش پیش رود؛ یک تنش جدید ایجاد خواهد شد از آن رو که نخستوزیر رژم اسرائیل باید درباره موضوعات داخلی، رقابت با گروهها و احزابی که مدتهاست او را هدف قرار دادهاند، پاسخگو باشد و حتی احتمال سقوط دولت وی در داخل اسرائیل وجود دارد. به همین دلیل بسیاری معتقد هستند که نتانیاهو طرحهای نظامی منطقهای را برای بقای خود در داخل پیش میبرد.
از این رو بهترین مسیر موجود برای جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر حمایت از روند مذاکرات و مواضع حماس و فلسطینیهاست که در ۲ سال گذشته شدیدترین ضربات را متحمل شدهاند. این فرصت حمایت میتواند بهانههای ترامپ و نتانیاهو را خنثی کند چون آنها معتقدند تهران تنها طرف مخالف صلح در منطقه و جهان است.
نیازی نیست بیمحابا و بدون در نظر گرفتن منافع و امنیت ملی خودمان اظهار نظر کرده و یا شعار بدهیم. این وضعیت، وضعیت حساسی است. باید با دقت، اظهارنظرها در داخل کشور اعلام شود و حتماً ملاحظات و احتیاطها مدنظر قرار گیرد و از جنبههای شعاری خارج شویم و سعی کنیم آنچه را که خود فلسطینیها به آن اعتقاد دارند، ما هم در همان چارچوب مواضع خود را اعلام کنیم.
اگر در ارتباط تنگاتنگ و نزدیک با کشورهای عربی عمل شود، خواهیم توانست از این مرحله عبور کنیم
بعد از ۷ اکتبر و افزایش جنایات اسرائیل در غزه، یک نگاه متفاوتتر نسبت به ایران در بین کشورهای منطقه به وجود آمد. به نوعی، تهدید محوری تهران از دیدگاه آنها کاهش پیدا کرده است. حالا بعد از این توافق، فرض را بر این بگذاریم که این توافق ماندگار باشد و صلح ایجاد شود؛ آیا ممکن است دوباره کشورهای منطقه، ایران را بهعنوان تهدید اصلی در غرب آسیا در نظر بگیرند؟
اسرائیل در دو سال گذشته سلسله کشتارهایی را در منطقه به ویژه در غزه، همچنین عملیاتهایی در لبنان و سوریه و در نهایت حمله به ایران و قطر انجام داد. در این برهه طبیعی بود که مردم کشورهای عربی که از رویکرد دولتهای خود در سکوت در برابر اسرائیل راضی نبودند در نظرسنجیهای انجام شده اسرائیل را به عنوان بزرگترین تهدید منطقه در نظر گرفتند و همه نگاهها به این سمت رفت که تهدید اصلی اکنون اسرائیل است نه ایران.
این مسئله حاکمان این کشورهای را هم مجبور به اتخاذ مواضع متفاوت کرد و آنها پس از حمله به ایران اظهار همدردی کرده و در کنار ایران قرار گرفتند. اما اینکه بعد از آرامشی که در حال شکلگیری بوده و آتشبسی که امضا شده است، آیا بار دیگر نگاه تهدید محور متوجه ایران خواهد شد یا نه، کمی پیچیده بوده و بخشی از آن به رفتار و عملکرد جمهوری اسلامی ایران هم بستگی دارد. اگر بتوانیم تمام مواضع خود را به شکلی مدیریت کنیم که بهانهای به طرف مقابل داده نشود، جنگطلب معرفی نشده و در مظان اتهامزنی و تنش با کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار نگیریم که آنها از هر فرصتی برای جاانداختن تا تصور برتریطلبی ایران را در منطقه استفاده میکنند. بنابراین باید با حساسیت کامل این موضوع را در مواضع خودمان مدنظر قرار بدهیم.
اگر دیپلماسی ما به صورت فعال پیش رفته و در ارتباط تنگاتنگ و نزدیک با کشورهای عربی عمل کند، خواهیم توانست از این مرحله عبور کنیم. واقعیت آن است که در این کشورها چنین ذهنیتی وجود دارد که انقلاب اسلامی از ابتدای امر آنها را هدف قرار داده، و در حال حاضر باید هوشیار باشیم که مجدداً به گذشته و گشودن مجدد این پرونده بازگردیم.
تردیدهایی درباره کارایی طرح ترامپ در پایان دادن به جنگ غزه وجود دارد
آیا طبق اعلام رئیسجمهور آمریکا پس از این باید شاهد یک صلح گسترده در خاورمیانه باشیم؟
این موضوع به میزان عملیاتی شدن و پیشرفت طرح صلح مورد ادعای آقای ترامپ بستگی دارد. برخی از بندهای این توافق به نکاتی پرداخته است که مورد پذیرش حماس نیست. گرچه بندهای مربوط به تبادل اسرا، عقبنشینی از غزه و باز شدن گذرگاههای پنجگانه برای ورود کمکهای انسانی، مواردی است که به صورت مشترک مورد توافق دو طرف قرار دارد اما بندهای اختلافی هم وجود دارد، مثلاً در بند ۶ و ۱۳ این توافق، بحث خلع سلاح حماس و عدم دخالت در آینده فلسطین مطرح شده که حماس در بیانیه خود آن را نپذیرفته و مشروط کرده است.
اگر دیپلماسی ما به صورت فعال پیش رفته و در ارتباط تنگاتنگ و نزدیک با کشورهای عربی عمل کند، خواهیم توانست از این مرحله عبور کنیم.
اجرایی شدن طرح صلح ۲۰ مادهای ترامپ مشخص کننده آینده صلح بوده و ملاک عمل است. اگر این طرح اجرایی شده و پیش رود، آنوقت میتوان درباره فرضیه بعدی هم بحث کرد که آیا آقای ترامپ موفق خواهد بود بقیه بحرانها را هم به همین شکل مدیریت کند و به سمت سازش ببرد یا نه. بسیاری از کارشناسان اکنون اعتقاد دارند که معلوم نیست این وضعیت ادامه پیدا کند، یعنی معتقد هستند که نتانیاهو به صورت کامل عقبنشینی نخواهد کرد و حتی راهکاری هم برای اینکه بخواهند وی را پاسخگو قرار دهند در این بندها وجود ندارد.
در این توافق، عقبنشینی به صورت تدریجی آمده است و هیچ ضمانت جدی که بخواهد اسرائیل را مجبور کند بهطور کامل خارج بشود، دیده نمیشود. در مجموع اینکه آیا چنین توافقی به معنای پایان نهایی جنگ غزه خواهد بود یا نه؛ سؤالی است که هنوز وجود دارد و اگر اتفاق افتد در آن صورت ما میتوانیم درباره بحثهای دیگر سریعتر و دقیقتر اظهارنظر کنیم.
آتشبس , دونالد ترامپ , دیپلماسی منطقه ای , شرمالشیخ
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.