- جزئیات جدید قتل مهرجویی و همسرش!
- ماجرای ساسی، سپهر حیدری و آرام جوینده!/ جنجال در فضای مجازی برای دیالوگی زشت! + عکس
- پاسخ فوتبال برتر به بیانیه استقلال/ فرافکنی در صداوسیمای ملی!
- انیمیشن ایرانی برنده جایزه اسکار شد/ در سایهی سرو سومین برنده ایرانی اسکار
- ایفای نقش ابوالفضل پورعرب در های کپی
- فیلم کوکتل مولوتف 15 اسفند روی پرده سینما
اخلاق حلقه گمشده فوتبال ایران/ قانون گریزی از مدیران تا بازیکنان
نقش مدیریت
در حقیقت مسیر هر باشگاهی را در امور مختلف از جمله رعایت اخلاق مدیران آن باشگاه تعیین میکنند. مدیران در جهت استحکام وضعیت باشگاه و رشته یا رشتههایی که بدان مشغول هستند، با تدوین مقررات داخلی و همسو شدن با قوانین موضوعه منطقه و کشور خود سعی دارند مجموعه تحت امر خود را کنترل کرده و از بد اخلاقیهای احتمالی اعم از فرهنگی، اقتصادی و محیطی جلوگیری نمایند. این مقوله آنگاه می تواند تاثیرگذار باشد که مدیریت با وجود تاثیرات و عوامل بیرونی مجال پرداختن به این موضوع را پیدا کرده و به عبارتی مقدمات پرداختن به موضوع اخلاق برای مدیر فراهم گردد. گاهی مدیران ادواری فوتبال ایران مجبور می شوند برای رسیدن به اهداف خود موضوع اخلاق و مشکلات آن را جدی نگرفته و در بعضی اوقات ناخواسته بداخلاقیهای فرهنگی و اقتصادی را دامن میزنند.
خرده فرهنگها
بدون شک در کشور بزرگی چون ایران خرده فرهنگهای ریز و درشت زیادی وجود دارد. و بی گمان این خرده فرهنگها در مقوله بزرگی چون فوتبال تاثیر بسزایی دارد. از طرفی فوتبال نیز در تعامل و تداخل با فرهنگهای گوناگون درگیر خرده فرهنگهای خاص خود شده و همین خرده فرهنگها در میزان پیشرفت مناطق و جوامع گوناگون در ورزش فوتبال تحت تاثیر گذاشته است. در حقیقت میزان اقبال خانوادههای ایرانی به فوتبال که در گذر زمان از صفر و حتی زیر صفر به میزان قابل توجهی فزونی گرفته است نیز حاصل همان تغییر خرده فرهنگهایی است که با تداخل با سایر خرده فرهنگهای غیر ورزشی گاهی به بیراهه نیز کشانده شده است.
تاثیر اقتصاد
سالهای قبل از دهه هفتاد ورزش و به خصوص فوتبال در ایران وابستگی چندانی به اقتصاد و یا به تعبیری پول نداشت. از اواخر دهه هفتاد این معادله نیز دستخوش تغییراتی شد و نقش اقتصاد دراین رشته انکار ناپذیر گردید. به تبع همین موضوع، اقتصاد در اخلاق نیز تاثیرات خود را گذاشته است. باید اعتراف کرد جامعه فقیر فاقد فرهنگ صحیح، سیستم آموزشی و مدیریتی کارآمد و حتی فاقد اقتصاد کارآمد میباشد، زیرا همواره دغدغه و استرس آینده را خواهد داشت و در چنین جامعه ای انتظار بهره وری، متصور نیست. با این توضیح یقینا باید اقتصاد ضعیف و وابسته فوتبال ایران را مستعد بداخلاقی بدانیم. شرایطی که هر عضوی برای رسیدن به درآمد بیشتر ازمرز و حدود اخلاق بیرون آمده و توجهی بدان ندارد.
وظیفه سیاستمداران
به نظر میرسد ورزشی چون فوتبال نزد دولتمردان ایران اقبالی در خور وضعیت این صنعت عظیم در دنیا را ندارد و گاهی مد نظر متولیان از فوتبال، تفریح و پر کردن اوقات فراغت است. این در حالی است که فوتبال پتانسیل فوق العادهای داشته و قادر است همسو با سیاست نقش بزرگ خود را در صادر کردن فرهنگ و القای قدرت ایفا نماید. اگر دیده میشود فوتبال با رشد و پیشرفت حداقلی به راه خود ادامه میدهد و اگر ملاحظه میگردد که همواره باشگاههای فوتبال ایران درگیر مشکلات و معضلات عدیده از جمله بداخلاقیهای مرسوم هستند، حاصل همان جدی نگرفته شدن این رشته از طرف سیاستمداران میباشد. این در حالی است که جمله تاثیرگذار مقام رهبری در این خصوص که “امر به ورزش را امر به معروف بیان کردهاند،” باید سرلوحه امور قرار گرفته و رشتهای چون فوتبال جدی تر از گذشته نزد دولتمردان دنبال گردد.
نظارتها
بدون تعارف باید گفت در حوزه فرهنگ نظارتها ضعیف و گاهی سلیقهای است. این موضوع آنجا خطرناک میگردد که موضوع فرهنگ و اخلاق در لابلای حفظ صندلیها و بقای مقامها به فراموشی سپرده میشود. به تعبیری نظارت فرهنگی به علت فقدان فرهنگ نظارت همواره عقیم مانده است. پُر واضح است که برای رسیدن به این امر باید نظریه فرهنگی و استراتژی عام فرهنگی تدوین و مراقبت گردد این موضوع با تحولات اجتماعی و تغییرات جناحی دستخوش تغییرات خاص نگردد.
پسوند فرهنگی باشگاهها
معمولا تمامی باشگاههای حاضر در ورزش و به خصوص فوتبال ایران به ویژه باشگاههای پرطرفدار کشور پسوند فرهنگی دارند. این بدان معنا است که دو مقوله ورزش و فرهنگ در دو توازن برابر به امر آموزش و پرورش اشتغال دارند. اما آنچه گاهی صدرصد انرژی و هزینه باشگاهها را به خود اختصاص داده است بخش ورزشی بوده و گاهی شرکت در مراسم و یا کمک به حل مشکل اجتماعی و غیره در حوزه فرهنگ باشگاه گنجانده شده و این موضوع جایگاه دیگری در برنامههای باشگاه ندارد. با این رویکرد بازیکن و مربی هرگز خود را پایبند اخلاقیات نکرده و گاه موضوع آنقدر پیچیده و نگران کننده میشود که به نابودی یک بازیکن و حتی مربی منجر میشود. این معضل حتی در بین پیشکسوتان بعضی باشگاهها نیز وجود داشته و رفتارهای خارج از عرف آنان را دامن زده است.
باشگاههای پرطرفدار
باشگاههای پر طرفدار فوتبال ایران به خصوص سرخابیهای پایتخت که دامنه طرفداری آنان از مرزهای کشور خارج شده و اخبار آنان در راس خبرگزاریهای ایران و جهان منتشر میگردد، مهمترین پایگاههای ورزشی ایران هستند. درحقیقت هر حادثهای در این نوع باشگاهها رخ بدهد، بازتاب وسیعی در جوامع بینالملی دارد. با این تفسیر لازم است باشگاههای پر طرفدار ایران برنامه جامعتری در خصوص مسایل اخلاقی داشته باشند. این در حالی است که بسیاری از بداخلاقیهای موجود در فوتبال ایران حول و حوش همین باشگاهها اتفاق افتاده و جای تعجب است که اغلب با واکنش تاثیرگذاری نیز روبرو نمیگردد. نه تنها چند جلسه محرومیت و مبالغی جریمه نقدی مشکلی را حل نخواهد کرد که گاهی همین موضوع، جریان را پیچیدهتر از گذشته مینماید. آنجا که جرایم یک مربی با دیگری تفاوت فاحش داشته و بعضی از ملاحظه کاریها باعث میشود قبح موضوع از بین برود و در حقیقت باید اعتراف کرد؛ با این رویکرد بداخلاقی در ذهن فوتبال ایران و دوستدارانش پذیرفته شده و حتی نهادینه گردیده است. پیگیری این اتفاقات در ابتدا از وظایف مدیران باشگاههاست که اجازه فعالیت به مربیان و بازیکنان بداخلاق را نداده و اصل این موضوع را در نطفه بخشکانند.
حرفهای گری و اخلاق
هراندازه فوتبال به شرایط و ملزمات حرفهای نزدیک شود همان اندازه از بداخلاقی دور خواهد شد. این بدان معنی نیست که در کشورهایی که فوتبال حرفهای دارند بداخلاقی وجود ندارد. بلکه بدان معنی است که وضعیت حرفهای با شفافیت همراه بوده و باعث میگردد میزان کمتری از بداخلاقیهای پنهانی حادث شده و آنچه از بداخلاقی نیز رخ میدهد با سرعت بیشتری پیگیری می گردد. علاوه بر آن نظارتها و پیگیریها نیز از مرحله تشریفاتی و ملاحظه کاری بیرون آمده و جرایم بازدارنده می گردد. ” موضوعی که در خصوص یوونتوس در فوتبال ایتالیا اتفاق افتاد.”
قانون گریزان
اگر بگوییم اغلب بازیکنان و مربیان و حتی مدیران باشگاههای ایران قانون گریز هستند، دروغ نگفتهایم. کافی است به مشاجره دو مدیرعامل سابق و فعلی استقلال تهران نگاهی بیاندازیم. کافی است به صحبتهای شائبه برانگیز مدیرعامل اسبق پرسپولیس در مورد سرمربی تیمش توجه کنیم. کافی است به رفتارهای غیرحرفهای برخی بازیکنان نظری بیاندازیم. لازم است به قراردادهای بسیاری از بازیکنان و مربیان و بندهای غیرحرفهای آنان نگاهی بیاندازیم و در نهایت کافی است قرارداد ویلموتس سرمربی اسبق تیم ملی را بررسی کرده آنگاه با تاسف به اتفاقات رخ داده در فوتبال پایه، در یکی از شهرستانهای کشور برسیم. مشخص است که نمیخواهیم تابع قانون باشیم و معلوم است که برای رسیدن، به بیراهه رفتهایم.
اخلاق حلقه گمشده فوتبال ایران
با این اوصاف اخلاق حلقه گم شده فوتبال ایران خواهد بود. در حقیقت برنامه اول برای گام برداشتن به سوی اخلاق مداری، سالم سازی محیط و محدوده فوتبال از دورترین مناطق کشور تا تهران بزرگ است. موضوعی که به خوشنامی فوتبال ایران انجامیده و ارتباطات موجود در آن را تصحیح میکند و از لطمه زدن به چهره ملی خودداری مینماید. این مهم با تصویت چند لایحه و بخشنامه و قانون امکان پذیر نیست. پرداختن به زیرساختهای این مقوله که با پرورش و شناسایی مدیران لایق شروع میشود و به تدوین نظام باشگاهداری مبتنی براخلاق و حرفهایگری به پایان میرسد، ابتدای کاری است که در نهایت با تعامل و به تعبیری پشتیبانی از اخلاق حرفهای از طرف مقامات رسمی به نتیجه خواهد رسید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.