سرمقاله امروز را با تسلیتِ درگذشت آقای رئیسی و هیئت همراه آغاز میکنیم. رخدادی که واکنشهای گسترده داخلی و خارجی را در پی داشت و سران کشورها و شخصیتها و جریانات مختلف سیاسی، حوزوی، فرهنگی و علمی کشور با انتشار پیامهایی تأثر و تأسف خود را نسبت به آن، اعلام کردند.
به گزارش مشهدنیوز، هم میهن در ادامه نوشت: این واکنشهای گسترده داخلی و خارجی البته میتواند فرصتی برای تقویت وحدت و انسجام در داخل کشور و نیز کاهش تهدیدها و فشارها در سطح منطقهای و بینالمللی باشد که در روزهای آینده بیشتر درباره آن سخن خواهیم گفت.
اما درباره خود سانحه سقوط بالگرد حامل رئیسجمهور چند نکته وجود دارد که جا دارد اکنون که دستور پیگیری علل حادثه از سوی ریاست ستادکل نیروهای مسلح نیز صادر شده، مورد توجه و تأمل قرار گیرد.
اولین مورد تأسفبار که در هر حادثه و رخداد مهمی تکرار میشود، به نحوه اطلاعرسانی رسمی مربوط میشود. این مشکل اساسی در ساختار اطلاعرسانی ایران است که هیچگاه نتوانسته یک سخنگوی معین برای هر بحرانی تعیین و تمام اطلاعات از طرف وی منتشر شود. در نتیجه هرکس برای خودشیرینی یا از روی احساس مسئولیت، هر رطب و یابسی را به هم میبافد و راست و دروغ را به نام خبر منتشر میکند و همین پدیده موجب شکلگیری شایعات عجیب و غریب میشود.
این پدیده نامیمون، پیش از این در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی نیز بهوضوح دیده میشد که انواع اخبار خلاف واقع و جعلی از سوی خبرگزاریها و منابع رسمی منتشر شد که بهوضوح موجب بیاعتمادی مردم به نظام اطلاعرسانی رسمی شد.
جالب است که در سانحه اخیر نیز اعلام شد که مسئولین قضایی برخی فعالان رسانهای را که با تولید محتوا درباره وقوع این حادثه، اخبار کذبی منتشر کردهاند، احضار کردهاند و به آنان تذکر داده شده است. درحالیکه بخش مهمی از این اخبار کذب از سوی دستاندرکاران و رسانههای رسمی منتشر میشد و حتی در روز بعد هم ادامه یافت. اخباری که موجب وهن نظام اطلاعرسانی کشور است و علت آن نیز فقدان مرجعیت واحد رسمی برای اطلاعرسانی در اینگونه موارد است.
نمونههایی چون حرکت رئیسجمهور پس از سانحه با خودرو به سوی تبریز، سلامت بودن حال آقای رئیسی، صحبت تلفنی با برخی افراد هیئت پس از حادثه، برگزاری جلسه شورایعالی امنیت ملی و…. نمونههایی از این خبررسانی ناامیدکننده هستند.
تحلیل این وضعیت رسانهای ما را به نقطه ضعف اصلی ساختار موجود رهنمون میکند. موضوع دوم، عدم تمایز میان احساسات فردی با مسائل کلان کشور است. طبیعتاً، قرار نیست که همه مردم نسبت به چنین رخدادهایی یکسان احساسات خود را بروز دهند، همچنان که در مواجهه با فوت افراد عادی هم این قاعده را رعایت میکنیم.
بهطور قطع، اغلب مردم از وضعیت کنونی کشور ناراضی هستند و نسبت به دولت و ریاستجمهوری هم نقدهای جدی دارند. با این ملاحظات، واکنشهای ما نسبت به مسائل کلان کشور باید تابع معیارهای عقلانی و منافع ملی باشد.
موضوع سوم که بیارتباط با دو موضوع قبلی نیست، ضرورت توضیح کافی درباره علل و چرایی وقوع این حادثه است. ارجاع به اینکه پاسخ به چرایی این رخداد، زمانبر است؛ کافی نیست. این درست است که پاسخ نهایی و مستدل نیازمند زمان کافی است. ولی رفع برخی از ابهامات خبری و ارائه اخبار دقیق، مقدمه لازم برای منتظر بودن شنیدن گزارش نهایی است. در غیر این صورت، پذیرش شایعات و اخبار بر اذهان مردم غلبه خواهد کرد و مانع از پذیرش هر گزارش مستند و دقیقی خواهد شد.
با سلام در رابطه با شهادت آیت الله رئیسی چند نکته حائز اهمیت است نکته اول شکی نیست که بر اساس شواهد و اسناد بخصوص کلیپ کارتونی که تاریخ شهادت رئیس جمهور را قبل از شهادت 19می 2024 ذکر کرده و نیز عکس هواپیمای جیمبو و خلبان شبیه علی اف که جدیدا و قبل از این اتفاق آقای ایلان ماسک منتشر کرده پرواضح است که اسراییل و آذربایجان(علی اف) در ترور رئیس جمهور نقش اساسی داشته اند اما نکته دوم علت ترور و شهادت رئیس جمهور است در چندروز اخیر چند رئیس جمهور از جمله رئیس جمهور اسلواکی بدلیل عدم امضای پیمان پاندمی(دخالت مستقیم سازمان جهانی بهداشت در کشور ها و قرنطینه کردن مردم) مورد سو قصد و ترور قرار گرفته اند با توجه به آنکه آیت الله رئیسی نیز مخالف اجرای پیمان پاندمی در کشور بودند بنظر میرسد با خیانت و گرای عده ای معلوم الحال در وزارت بهداشت که موافق اجرای پیمان پاندمی در کشور بوده اند رئیس جمهور کشورمان با سلاح لیزری جدید ایلان ماسک( تحویلی به اسراییل ) و در مرز آذربایجان به گونه ای ترور و شهید شده اند که هیچگونه ردی باقی نمیگذارد لازم به توضیح است که سلاح لیزری روی هلی کوپتر و .. نصب میشود( این سلاح مثل فندک هایی که به شکل کلت هستندعمل میکند و موجب سوختن و آتش گرفتن میشود نمونه این اتفاق سال گذشته در جنگل های هاوایی امریکا انجام شده است) نکته سوم اینکه متاسفانه رئیس جمهور کشورمان طی سه سالی که بر سر کار بوده اند و علی رغم تلاش های زیاد در اقتصاد موفقیت چندانی نداشته اند و در رابطه با واکسیناسیون بدون تحقیقات کافی و نظارت کافی بر وزیر بهداشت و سازمان غذا و دارو اقدام به اجرای واکسنیناسیون گسترده نموده اند که موجب بیماری های بسیار و نارضایتی های فراوان گشته است نکته چهارم اما رئیس جمهور کشورمان در این اواخر پذیرفته بودند که واکسیناسین گسترده و فله ای مردم نتیجه بخش نبوده و لذا با اجرای پیمان پاندمی مخالفت نمودند که متاسفانه با خیانت و همراهی برخی از مسئولان با عوامل خارجی ایشان به شهادت رسیدند نکته پنجم بدون شک اگر رئیس جمهور به شهادت نمیرسید طی 5سال باقی مانده همه مشکلات را حل میکرد اما حسودان و دشمنان داخلی و خارجی حاضر نیستند مشکلات مردم ایران حل بشود نکته ششم همین روزها قرار است این پیمان شیطانی امضا شود باید مواظبت کرد شخص دیگری این پیمان منحوس را امضا نکند والسلام