۞ سخن روز
تنها انقلاب خطرناک، انقلاب گرسنگان است. من از شورشهایی که دلیل آن بی‌نانی باشد، بیش از نبرد با یک ارتش دویست‌هزارنفری بیم دارم! ناپلئون بناپارت
Sunday, 28 April , 2024
شناسه خبر : 21585
  پرینتخانه » آخرین اخبار, آموزش, اجتماعی, استان ها, تیتر یک, جام حذفی, خانواده, سلامت, شهری, علم و فناوری, فوتبال, فوتبال اروپا, لیگ برتر, لیگ قهرمانان آسیا, ورزشی, ویژه, یادداشت تاریخ انتشار : 11 سپتامبر 2023 - 12:10 |

فوتبال ایران و فقر بازیکنان خلاق

ناپولی با جذب دیگو آرماندومارادونا ضمن کسب دوگانه در فوتبال ایتالیا به اولین تیم ایتالیای جنوبی تبدیل شد که توانست جام قهرمانی این کشور را بدست آورد. نقش بزرگ ستاره آرژانتینی در این موفقیت و ظهور دوران طلایی ناپولی انکارناپذیر بود. در همین سال‌های اخیر ستاره‌های خلاقی چون لیونل مسی و کریستیانو رونالدو نیز به واسطه خلاقیت ذاتی خود، تبدیل به مهره‌های انکارناپذیر بزرگترین باشگاه‌های جهان شده بودند. با این مقدمه نگاهی به وضعیت و دلایل فقدان بازیکنان خلاق درفوتبال ایران خواهیم انداخت:
فوتبال ایران و فقر بازیکنان خلاق

زیرساخت‌ها برنامه‌ها
درحقیقت زیرساخت‌های تعریف شده در فوتبال ایران به طور کل وجود ندارد. در این خصوص باید گفت فقدان زیرساخت‌های لازم را باید دلیل اول فقر و عدم پرورش درست بازیکنان خلاق بدانیم. از طرفی برنامه‌ی مناسبی نیز در این خصوص وجود ندارد و گاهی احساس می‌شود این موضوع به کلی از ذهن متولیان امر خارج شده است. این درحالی است که سالیانه تعداد زیادی از بازیکنان مستعد در فوتبال کشور ظهور کرده و با قرار گرفتن در جریان نادرست فوتبال ایران یا به شکوفایی نمی‌رسند و یا در ادامه راه به بیراهه می‌روند. کافی است نگاهی به ورزشگاه‌های موجود در ایران و وضعیت چمن و امکانات آن بیاندازیم تا متوجه فاجعه بزرگ فوتبال ایران بشویم ومسلما نباید منتظر ظهور یا پرورش بازیکنان خلاق و تاثیگذار در چنین مدیریت و برنامه‌ای باشیم.
نقش آکادمی‌ها
معمولا در فصل تابستان آکادمی‌های فراوانی در شهرهای کوچک و بزرگ ایران با برگزاری کلاس‌های غالبا کم کیفیت، علاقمندان این رشته را در رده‌های سنی مختلف به خود جذب می‌کنند. این دست از آکادمی‌ها و یا مدارس فوتبال و فوتسال معمولا کفیت را فدای کمیت کرده و در بعضی از موارد رسالتی برای پرورش درست بازیکنان به خصوص پرورش نخبگان این رشته که در آینده باید نقش خود را در باشگاه‎‌های بزرگ ایفا کنند، نداشته و صرفا به آموزش‌های ابتدایی آن رشته بسنده کرده و به کار خود پایان می‌دهند. این در حالی است که کنترل کیفی درستی در مورد مدارس فوتبال و آکادمی‌های این رشته وجود ندارد. مراجعی که با عملکرد درست می‌توانند نقش تاثیرگذاری در این مورد داشته باشند.
نقش مربیان
آنچه درعملکرد اغلب مربیان فوتبال در لیگ‌های مختلف دیده می‌شود، فرهنگ نادرست نتیجه گرایی است. به همین دلیل با جذب استعدادهای مختلف سعی دارند به هدف خود یعنی قهرمانی نزدیک شوند. به عبارتی اغلب بازیکنان در این چرخه به لحاظ کیفی پیشرفتی نداشته و گاهی با تصمیمات نادرست مسیر آنان منحرف می‌گردد. این در حالی است که مربیان قادرند صفر تا صد بازیکنان را تقلیل نموده و خلاقیت‌های آنان را با اتخاذ برنامه‌های درست و علمی در خدمت تیم درآورده و سرعت پیشرفت آنان را افزایش بدهند. “مربیانی که تخصص و هوش بالایی در این امر داشته و در این خصوص تحصیلات آکادمیک دارند.”
انفعال باشگاه‌ها
اینکه باشگاه‌های بزرگ دنیا با استخدام مربیان استعدادیاب در کشورهای مختلف به دنبال شناسایی نخبگان فوتبال هستند، جریان درست فوتبال حرفه‌ای را به ما نشان می‌دهد. موضوعی که متاسفانه درفوتبال ایران از جانب باشگاه‌های موجود به خصوص باشگاه‌های بزرگ مغفول مانده و آنان را در این زمینه منفعل کرده است. این در حالی است که نسل طلایی هر دوره از فوتبال، حاصل فعالیت‌های جسته و گریخته بعضی از باشگاه‌ها در این امر بوده است. روزگاری باشگاه‌هایی چون ملوان بندرانزلی، فجرسپاسی و برق شیراز، شاهین بوشهر و فولاد خوزستان و حتی راه‌آهن و نفت تهران با جذب یا اعتماد به بازیکنان رده‌‍‌های پایه تبدیل به باشگاه‌های بازیکن ساز ایران در رشته فوتبال شده بودند. حتی باشگاه‌های بزرگ پایتخت نیز توجه ویژه و درستی به این امر داشته و ظهور بازیکنانی چون مهدی مهدوی کیا، مجتبی جباری و آندو تیموریان به واسطه پرداختن به همین موضوع بود. اما به مرور زمان این فرهنگ با انحلال و یا کم رنگ شدن نقش این باشگاه‌ها در این خصوص به فراموشی سپرده شده و تک ستاره‌هایی چون مهدی قائدی، الهیار صیامنش و سعید صادقی در چرخه درست فوتبال ایران قرار نگرفته‌اند و با نوسانات بالا به کار خود ادامه می‌دهند و سرنوشت آنان مبهم است.
خریدهای عجولانه خارجی
کمبود یا فقدان بازیکنان خلاق باعث شده است تا باشگاه‌ها در رویه‌ای غلط، دست به خریدهای عجولانه خارجی بزنند. هرچند با کنترل نصفه و نیمه و سلیقه‌ای فدراسیون تا حدودی پای بی کیفیت‌های خارجی به فوتبال ایران بسته شده است اما هنوز هم بازیکنانی به فوتبال ایران می‌آیند که یا مصدومیت مزمن دارند و یا چند فصلی از فوتبال حرفه‌ای دور بوده‌اند و در واقع فوتبال ایران محل احیای آنان شده و به دلیل عقد قراردادهای ناشیانه بعد از احیا جذب باشگاه‌های خارج از کشور می‌شوند. این دست از بازیکنان که باید در تقابل با بازیکنان داخلی، کیفیت و فرهنگ حرفه‌ای را به آنها بیاموزند اغلب مقدمات نیمکت نشینی و حذف بازیکنان داخلی را فراهم کرده و هیچ آورده درستی در این خصوص ندارند. چه بسیار بازیکنان جوانی که در باشگاه‌های بزرگ ایران به همین دلیل و دلایل دیگر سیر نزولی پیدا کرده و استعداد ناب آنان به هدر رفته است.
قوانین نامناسب فدراسیون
فدراسیون فوتبال ایران در بسیاری از موارد بلاتکلیف و بی برنامه است. متولیان در این حوزه با تصویب قوانین و صدور بخشنامه‌های نادرست فوتبال را بیشتر از گذشته متزلزل کرده‌اند. دستورالعمل خرید بازیکنان خارجی که به واسطه آن گاهی ورود بازیکنان بزرگ فوتبال دنیا را به ایران غیرممکن کرده است، قانون سقف قراردادها که موجب پشت خط ماندن بالغ بر بیست بازیکن ایران گردیده و مواردی اینچنین جز بلاتکلیفی محض نبوده و گاهی در نقش مُسکنی زود گذر برای التیام درد فوتبال ایران عمل کرده و معضلات بعدی را دامن زده است. در این وضعیت نباید منتظر شکوفایی بازیکنانی باشیم که پتانسیل و درون مایه مناسبی برای تبدیل شدن به مهره‌های تاثیرگذار و به تعبیری بازیکنان خلاق دارند. بازیکنان آینده دار در لابلای قوانین و برنامه‌هایی رشد خواهند کرد که به باشگاه‌ها اجازه می‌دهد مشکلات خود را براحتی حل کرده و با پرداختن به بدیهیات و ضرویات، مقدمات پیشرفت را فراهم بکنند. ” آن چیزی که در فوتبال قطر و عربستان اتفاق افتاده و در حال تکامل است.”
بازنگری در فوتبال پایه
وضعیت فوتبال پایه بسیار نگران کننده است. مصداق بارز آن را می‌توان درعدم موفقیت و یا موفقیت‌های مقطعی در رده‌های پایه تیم ملی ملاحظه کنیم. حتی باید اعتراف کنیم که فوتبال ایران در این خصوص در بیست سال پیش بهتر عمل کرده است. اما مناسبات غلط در انتخاب مربیان و دیگر ارکان فوتبال پایه و عدم توجه به اصول آن همواره چرخه ناکامی فوتبال ایران را رقم زده است. در همین ماه‌های پیش رو تداخل بازی‌های آسیایی و جام ملت‌ها اگر با تدبیری درست همراه نگردد، ممکن است بسیاری از بازیکنان آینده دار فوتبال ایران از جمله یاسین سلمانی که درونمایه تبدیل شدن به بازیکنی بزرگ را دارد را به بیراهه برده و ذهنیت او و امثال او را تخریب نماید. از طرفی لازم است بازنگری درستی در فوتبال پایه با تشکیل کارگروه‌های تخصصی به خصوص دراستان‌هایی که به لحاظ استعداد فوتبال غنی هستند، انجام شده و نخبگان این رشته در سطوح مختلف شناسایی و در مسیر درست قرار بگیرند.
نگاه نادرست به فوتبال شهرستان‌ها
اگر به شهرستان‌های ایران گذری داشته باشیم و نگاه درست و منطقی و البته منصفانه‌ای به موجودی آنان بیاندازیم، متوجه معدن نابی می‌شویم که آماده استخراج است. اما نگاه فوتبال ایران به شهرستان‌ها بسیار نادرست است. سرمایه گذاری در این بخش فاجعه بار است و راه رسیدن از شهرستان به فوتبال به اصطلاح حرفه‌ای و باشگاه‌های بزرگ پر پیچ و خم است. اندک بازیکنان راه یافته به طور اتفاقی و یا از مسیر غیرفوتبالی جذب باشگاه‌های بزرگ شده‌اند. “البته در مورد بعضی مناطق به واسطه داشتن سهمیه درلیگ دسته یک و لیگ برتر فوتبال ایران این موضوع تا حدودی مستثنی است.” اما بسیاری از استعدادهای فوتبال ایران توان و مجال پیشرفت در این رشته را به همین دلایل ندارند. تشکیل آکادمی‌های باشگاه‌های بزرگ در شهرستان‌های واجد شرایط به لحاظ حضور بازیکنان مستعد می‌تواند اولین گام اصولی دراین امر باشد.
بازیکنان خلاق و نقش آنان در موفقیت تیم
اگر به نقش بازیکنان خلاق در طول نود دقیقه بازی نگاهی بیاندازیم، آنگاه می‌توان انجام بازی تماشاگر پسند و در عین حال با کیفیت را در ذهن متبادر کنیم. طراحی حمله، سرعت دادن به بازی، آرام کردن بازی در زمان‌ دفاع، تصاحب حداکثری توپ‌های سوم “هم دردفاع و هم در حمله،” بالانس دادن به تیم، کنترل ستاره‌های حریف و بازکردن گره کور بازی از جمله خصوصیات بازیکنان خلاق است. در بازی هفته گذشته بایرین مونیخ با مونشن گلادباخ هنگامی که شاگردان توماس توخل علیرغم حملات فراوان موفق نمی‌شدند دروازه حریف را بازنمایند، بازیکن خلاقی چون جاشوا کیمیش با ارسال دو پاس کلیدی گره کور بازی را بازکرده و در نقطه مقابل بازیکنان مونشن گلادباخ هیچ طراحی درست و یا بازیکن خلاقی برای کنترل بازی نداشتند تا بازی یک بر صفر برده را واگذار نمایند. در فوتبال ایران نیز هر تیمی از حضور بازیکنان خلاق بهره برده، موفق گردیده نبض بازی را در دست بگیرد و حتی در بدترین شرایط، بازی را به نفع خود به پایان برساند. موضوعی که فقدان آن کیفیت لیگ فوتبال ایران را تحت الشعاع خود قرار داده است
فوتبال ایران و فقر بازیکنان خلاق
به هر تقدیر فوتبال ایران از حضور بازیکنان خلاق ” با هرعنوانی که می‌شود آن را نام برد” رنج می‌برد. نقش بالای بازیکنانی چون وحید امیری و مهدی ترابی و حتی سروش رفیعی در موفقیت‌های اخیر پرسپولیس انکار ناپذیر است. اینکه پرسپولیس در لیگ بیست و یکم موفق به کسب عنوان قهرمانی نگردید نیز به افت محسوس این دو بازیکن در آن فصل برمی‌گردد. از طرفی فوتبال ایران در حفظ تک ستاره‌های خود موفق نشان نداده است. همگان ملاحظه کردند که مهدی قائدی بعد از اولین ترانسفر تبدیل به بازیکنی بی کیفیت شد و با بازگشت به استقلال احیا گردید و دوباره با ورود به فوتبال کم کیفیت امارات در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. در این بین نه باشگاه استقلال و نه فوتبال ملی اراده‌ای برای حفظ این سرمایه بزرگ نداشتند. اکثر تیم‌های حاضر در لیگ برتر نیز از فقدان بازیساز رنج برده و در نهایت دست امیر قلعه نویی در تیم ملی برای حضور قدرتمند در جام ملت‌ها به لحاظ داشتن بازیکنان خلاق تاحدود زیادی بسته است و در صورت مصدومیت و محرومیت بازیکنان موجود، جایگزین‌های مناسبی در این خصوص برای اندک بازیکنان تاثیرگذار دیده نمی‌شود.

نویسنده : حسن صانعی پور
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.