۞ سخن روز
تنها انقلاب خطرناک، انقلاب گرسنگان است. من از شورشهایی که دلیل آن بی‌نانی باشد، بیش از نبرد با یک ارتش دویست‌هزارنفری بیم دارم! ناپلئون بناپارت
Sunday, 28 April , 2024
شناسه خبر : 22417
  پرینتخانه » بین الملل تاریخ انتشار : 28 دسامبر 2023 - 15:03 |

لاوروف: هیچ کس از توطئه‌های ژئوپلیتیکی غرب در امان نیست

لاوروف: هیچ کس از توطئه‌های ژئوپلیتیکی غرب در امان نیست وزیر امور خارجه روسیه گفت که غرب در حال کاشت هرج و مرج در سراسر جهان است و به درگیری‌ها دامن می‌زند تا نیازهای خود را به ضرر دیگران برآورده کند. به گزارش مشهدنیوز، سخنان سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در حالی مطرح شد که […]

لاوروف: هیچ کس از توطئه‌های ژئوپلیتیکی غرب در امان نیست

لاوروف: هیچ کس از توطئه‌های ژئوپلیتیکی غرب در امان نیست

وزیر امور خارجه روسیه گفت که غرب در حال کاشت هرج و مرج در سراسر جهان است و به درگیری‌ها دامن می‌زند تا نیازهای خود را به ضرر دیگران برآورده کند.

به گزارش مشهدنیوز، سخنان سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در حالی مطرح شد که کشورهایی از جمله روسیه، چین و هند به طور فزاینده‌ای در مورد نیاز به مدلی صحبت می‌کنند که سیاست جهانی را به شیوه‌ای عادلانه‌تر تغییر دهد.

لاوروف در یک گفتگوی مفصل دو ساعته به خبرگزاری تاس گفت: مدت هاست که در سیاست خارجی آرامش وجود ندارد. جهان در یک وضعیت متلاطم باقی مانده است. یکی از دلایل آن طبقه حاکم در غرب است که هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای خود بحران‌هایی را ایجاد می‌کند تا به هزینه‌های سایر کشورها به اهداف خود برسند.

او افزود: از آنجایی که غرب همچنان به تسلط رو به کاهش خود چسبیده است، هیچ کس از ترفندهای ژئوپلیتیکی آن در امان نیست. این درک در سراسر جهان در حال افزایش است.

وزیر امور خارجه روسیه افزود: کشورهای غربی دیر یا زود باید واقعیت‌های دنیای چندقطبی را بپذیرند و آن زمان است که همه مسائل بر اساس توازن منافع حل خواهد شد.

لاوروف گفت: به طور طبیعی، شما همیشه از شرکای خود انتظار دارید که در اقدامات خود ثابت قدم باشند، استانداردهای مشترک را رعایت کنند. به هر حال، آمریکا و اتحادیه اروپا در تمام طول مسیر خواسته‌اند که همه کشورها به اصول دموکراسی و حاکمیت قانون در امور داخلی خود پایبند باشند. اما به محض اینکه به سطح بین المللی می رسیم، هیچ یک از آنها دیگر به این ارزش‌های اساسی اشاره نمی‌کنند. این طبیعی است، البته. نظم جهانی دموکراتیک با سیاست‌هایی که جهان غرب این روزها در تلاش برای حفظ جای پای چند صد ساله خود دنبال می کند، همخوانی ندارد. اما این یک کار پیچیده‌تر است. هم آمریکایی‌ها و هم اروپایی‌ها ترجیح می‌دهند در مورد برتری قانون در امور بین‌الملل سکوت کنند یا در بهترین حالت به آن گوش فرا می‌دهند. توجه داشته باشید، هر گونه تلاشی برای اعمال این قانون در عمل، به عنوان مثال، در لیبی، جایی که قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل به طور کامل تغییر کرد، یا در عراق، که قربانی یک اقدام تجاوزکارانه آشکار بدون اتخاذ هیچ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل شد، به شدت سرکوب می شوند.

وزیر خارجه روسیه گفت: برای شرکای غربی ما، به قول یک ضرب المثل روسی، «قانون یک محور است – اگر مقدار زیادی روغن به آن بزنید، آنطور که می خواهید می چرخد.» من می خواهم این پیام را  برسانم: حقوق بین الملل هم نیازمند توسعه و هم تفسیر است. شخصی با دلیل موجهی گفت به تعداد وکلا نظرات وجود دارد. اما برخی چیزها غیرقابل انکار هستند. یا از ارسال تسلیحات به لیبی خودداری می کنید و در نتیجه به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل احترام می‌گذارید یا آنها را می فروشید… هم کشورهای ناتو و هم برخی کشورهای منطقه بودند که از تحریم سوء استفاده کردند. آمریکا خود را به عنوان مهد آزادی معرفی می کند، اما اغلب اوقات،  بسیار دور از واقعیت است… به عبارت دیگر، نظام بین‌الملل در آشوب است، پایه‌های آن در حال لرزش است و نسبتاً به شدت می لرزد.

او افزود: روسیه به طور مداوم برای تحکیم قوانین بین‌المللی فشار آورده است. ما هرگز از این سیاست یک سانت هم عدول نکرده‌ایم. ما خواستار رعایت توافقات به دست آمده و ایجاد ابزارهای جدید برای تسهیل پاسخ مناسب به چالش های مدرن شده‌ایم. به عنوان مثال، پیشنهاد ما برای تدوین اصل تقسیم ناپذیری امنیت در اروپا و الزام آور کردن این اصل برای همه از نظر قانونی. هدف این بیانیه سیاسی ما جلوگیری از بحران هایی مانند بحران اوکراین بود. پیش‌نویس چنین معاهده‌ای که روسیه چندی پیش پیشنهاد کرد، حاکی از آن است که به محض اینکه هر یک از امضاکنندگان (و ما امیدوار بودیم که عملاً همه کشورهای یورو-آتلانتیک آن را امضا کنند) هراسی در مورد امنیت خود داشته باشد، مشورت خواهد کرد. باید فوراً با شواهد و استدلال هایی که روی میز مذاکره گذاشته می‌شود، بحث جمعی برگزار شود و اقدامات نهایی برای تنش زدایی از بحران اتخاذ شود. برای پیشنهادات ما البته گوش شنوایی نبود.

رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه تصریح کرد: به ما گفته شد که یک معاهده اضافی کاملاً غیر ضروری است. به عبارت دیگر، همه می‌گفتند که امنیت در اروپا، البته جدایی ناپذیر است، و از نظر حقوق بین‌الملل، ناتو حفاظت مناسبی از همه اعضای خود خواهد داشت. اما امنیت تمام کسانی که به آن وابسته نیستند را تضمین نمی‌کند! احتمالاً طرح اولیه استفاده از این بهانه برای کشاندن همه کشورهای پس از شوروی به اتحاد و در نتیجه نزدیک کردن خطوط تقسیم به مرزهای ما بوده است. اما این ایده نافرجام بود. تجربه نشان داده که این یک منطق باطل است و به بن بست می‌انجامد. اوکراین این را به طور کامل نشان داد. برای اینکه کشورهای ناتو و CSTO و همه کشورهای بی طرف که به هیچ ائتلاف سیاسی و نظامی وابسته نباشند (اجازه بدهید یادآوری کنم که اوکراین وضعیت غیرمتعهد خود را مانند مولداوی اعلام کرده بود) احساس راحتی و امنیت کنند، باید دقیقاً گفتگو آغاز می‌شد. راهی که مدتها پیش پیشنهاد کرده بودیم در آن صورت هیچ چیز مانند وضعیت طناب‌کشی امروزی وجود نداشت که در آن بروکسل به اوکراین گفت بین غرب و روسیه یکی را انتخاب کند.

لاوروف تاکید کرد: همه ریشه‌های بحران را می‌دانند: به ما گوش نمی‌دادند، کی‌یف مجبور شد توافقاتی را با اتحادیه اروپا امضا کند، توافق‌هایی که در پشت صحنه تنظیم شده بود و همانطور که در نهایت مشخص شد، تعهدات اوکراین در قبال ایجاد منطقه تجارت آزاد کشورهای مستقل مشترک المنافع را تضعیف می‌کرد. هنگامی که ویکتور یانوکوویچ برای بررسی دقیق اوضاع مکث کرد، اعتراضات میدان برگزار شد. سپس آتش زدن لاستیک‌ها، اولین تلفات و تشدید درگیری به دنبال داشت… – یکی از طنزنویسان ما، میخائیل زادورنوف، در نقطه‌ای گفت: آمریکا آماده جنگ با روسیه تا آخرین اوکراینی است. در چنین شرایطی چه می‌توان گفت؟

وزیر خارجه روسیه معتقد است: بدبینی بخشی از سیاست بوده است. احتمالاً این امر ذاتی همه کسانی است که در مورد سیاست می‌نویسند و صحبت می کنند. ما از این که ببینیم اوکراین به عنوان یک مهره پیاده(بی‌ارزش) استفاده می‌شود، متنفریم. افسوس که این نه به میل ما و نه تقصیر ما بوده است. برخی از شرکا در غرب – نه همه آنها – سعی کرده‌اند از بحران عمیق دولت اوکراین برای «محافظت» مقابل روسیه، برای منزوی کردن ما و در نتیجه سفت کردن کنترل خود بر سیستم بین‌المللی استفاده کنند.

به گفته لاوروف، جهان در حال تغییر است، سهم ایالات متحده و اروپا در تولید ناخالص داخلی جهانی در حال کاهش است، مراکز جدیدی از رشد اقتصادی و قدرت مالی ظهور کرده‌اند که نفوذ سیاسی آنها بر همین اساس افزایش یافته است. در مورد اقتصاد، به نظر می رسد که آگاهی از آن در حال افزایش است. گروه G۲۰ ایجاد شده است. در سال ۲۰۱۰، گروه ۲۰ تصمیم گرفت صندوق بین المللی پول را اصلاح کند تا سهمیه‌های کشورهای غربی را مجدداً توزیع کند تا اقتصادهای جدید و در حال رشد بتوانند کمی سهمیه‌های بیشتری دریافت کنند. سپس بحران تا حدودی شروع به کاهش کرد و ایالات متحده و اتحادیه اروپا این روزها تمایلی به ایستادن بر این ترتیبات ندارند. اکنون آنها مصمم به حفظ موقعیت‌هایی در صندوق بین‌المللی پول هستند که به هیچ وجه متناسب با پتانسیل واقعی اقتصادی آنها در جهان نیست.

وزیر خارجه روسیه گفت: مبارزه واقعاً سختی برای ثابت نگه داشتن وضعیتی که تمدن غربی شکل نظم جهانی را تعیین می‌کند در جریان است. این یک سیاست معیوب است که هیچ شانسی برای موفقیت ندارد، فرآیندهای عینی در جهت مخالف در حال توسعه هستند. دنیا واقعاً چند محوری می شود. چین، هند، برزیل، کشورهای آسه آن، آمریکای لاتین و در نهایت آفریقا – قاره‌ای با غنی‌ترین منابع طبیعی – همه به اهمیت واقعی خود برای سیاست جهانی پی می برند. هیچ توقفی در این روند وجود نخواهد داشت. درست است که می توان در برابر آن مقاومت کرد و چنین تلاش‌هایی در حال انجام است، اما واقعاً مخالفت با جریان سخت است. این عامل بسیاری از بحران هاست.

اوکراین

وزیر خارجه روسیه گفت: تاریخ همه چیز را در جای مناسب خود قرار خواهد داد، اما در حال حاضر غرب تمایل دارد تنش‌های فعلی را به گردن روسیه بیاندازد. این استدلال را می‌کند که ما همه چیز را شروع کردیم. در کریمه – کشور ما از خونریزی در آنجا جلوگیری کرد. از تکرار تظاهرات و جنگ‌های میدانی که بعداً در جنوب شرق رخ داد، جلوگیری کرد. همانطور که ممکن است به خاطر داشته باشید، هنگامی که رویارویی در کی‌یف به نقطه اوج رسید، طرف‌های درگیر توافق ۲۱ فوریه را منعقد کردند. در فهرست اولویت‌های آن، ایجاد سریع یک دولت وحدت ملی بود که به دنبال آن اصلاحات قانون اساسی و انتخابات عمومی تا پایان سال ۲۰۱۴ انجام شد. که در آن زمان نماینده اپوزیسیون وقت بود و اکنون ائتلاف حاکم را تشکیل می‌دهد. وزرای خارجه آلمان، فرانسه و لهستان به عنوان شاهد این توافق عمل کردند. – نه روسیه، باید متذکر شوم. – ما این موضوع را در جلسه شورای امنیت مورد بررسی قرار دادیم تا تصمیم بگیریم که امضای ما غیرضروری باشد، زیرا در لحظه‌ای که رئیس‌جمهور وقت اوکراین، ویکتور یانوکوویچ، با آن سند موافقت کرد، در واقع امتیازات عظیمی را معادل تسلیم شدن مقامات انجام داد. اما اپوزیسیون فکر می‌کرد که مزیت به دست آمده کافی نیست و پس از حملات به اقامتگاه ریاست جمهوری و سایر ادارات دولتی در کی‌یف، در ۲۲ فوریه اعلام شد که دولت وحدت ملی وجود نخواهد داشت و به جای آن «دولت برندگان» ایجاد خواهد شد. ، گفته می شود که یانوکوویچ فرار کرده و مدعی قدرت شده است. ما از همکاران غربی خود می پرسیدیم که چطور؟ آیا سندی را امضا نکرده‌اید که انتظار می‌رفت آرامش را بازگرداند؟ در پاسخ شنیدیم که یانوکوویچ از کی‌یف خارج شده است، بنابراین قرارداد دیگر معتبر نیست. چه منطق قابل توجهی! اولاً، در آن لحظه او در شرق اوکراین، در کشورش بود. ثانیاً معلوم شده است که وظیفه آشتی ملی کاملاً با شخصیت یانوکوویچ و برکناری او مرتبط بوده است، اینطور نیست؟ آیا این همان چیزی است که ارزش های اروپایی در مورد آن است؟ تا به امروز جوابی داده نشده است. امروز غرب در حال هماهنگی – با نشان دادن غیرت خاص آمریکا و بریتانیا – برای حمایت یکجانبه از رژیم کنونی در کی‌یف است. آنها ادعا می کنند که صلح در اوکراین تنها زمانی امکان پذیر خواهد بود که کسانی که آنها را جدایی طلب و تروریست در جنوب شرق می نامند سرکوب شوند. کریمه نیز در حال شعله‌ور شدن بود. تلاش‌های ثبت‌شده‌ای برای آسیب‌رسانی به شورش‌ها وجود داشت، درست همان‌طور که در جریان ناآرامی‌های میدان اتفاق افتاد. شبه نظامیان راست سعی کردند وارد شبه جزیره شوند. نیروهای ما حق داشتند در میان آنها حرکت کنند. همه اینها با رعایت دقیق توافقنامه مؤثر با اوکراین اتفاق افتاد. درست است، در مقطعی روسیه حضور نظامی خود را در کریمه افزایش داد، اما اجازه دهید یک بار دیگر بگویم – ما از سهمیه‌ای که معاهده روسیه و اوکراین در مورد پایگاه دریایی مجاز بود، تجاوز نکردیم. گروهی از مردم، به ویژه برخی از اعضای مجلس تاتارهای کریمه از پیوستن کریمه به روسیه ناراضی هستند. اما اکنون تاتارهای کریمه از چیزی لذت می‌برند که هرگز نمی‌توانستند به عنوان بخشی از اوکراین تصورش را بکنند – وضعیت زبان و مالکیت زمین.

وی تصریح کرد: علیرغم حمله نافرجام نیروهای مسلح اوکراین، غرب همچنان به ارسال تسلیحات به کی‌یف و افزایش خطرات با استفاده از سامانه‌های مرگبارتر و دوربردتر در درگیری اوکراین ادامه می دهد. ناتو در حال تامین تسلیحات از جمله مهمات خوشه‌ای و گلوله‌های اورانیوم ضعیف شده است. فرمت موسوم به رامشتاین به کار خود ادامه می دهد و نمایندگان بیش از ۵۰ کشور هر ماه در مورد درخواست های کی یف برای تجهیزات نظامی و مهمات گفتگو می کنند.

او افزود: تحولات غم انگیز در خاورمیانه بحران اوکراین را موقتاً از صفحه اول رسانه‌های غربی بیرون کرد. با این حال، اکثریت دولت‌های غیردوست همچنان شکست استراتژیک روسیه در میدان نبرد را در اولویت قرار می‌دهند. نه واشنگتن و نه بروکسل از کمک به رژیم کی‌یف خودداری نمی‌کنند، زیرا می‌دانند که بدون چنین کمک‌هایی محکوم به فنا خواهد بود. آنها همچنان متعهد به مهار روسیه به بهای جان اوکراینی‌ها هستند.

به گفته لاوروف، رژیم ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در چارچوب لفاظی‌های جنگی عمل می‌کند و هیچ اراده‌ای برای صلح ندارد. نمایندگان آن در چارچوب شرایط جنگ فکر می کنند و به لفاظی های نسبتاً تهاجمی متوسل می شوند.

این دیپلمات ارشد روسی گفت: ممنوعیت ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برای مذاکره با رهبری روسیه که توسط زلنسکی معرفی شده بود به قوت خود باقی است. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه بارها تاکید کرده است که طرف روسی هرگز مذاکره صلح با اوکراین را رد نکرده است. با این حال، رهبر روسیه خاطرنشان کرد که اوکراین در بهار ۲۰۲۲ علناً خروج از روند مذاکرات را اعلام کرد.

لاوروف تاکید کرد: اکنون فقط ، با ابتکار صلح هفت ماده‌ای ولادیمیر پوتین، می توان وارد مسیر مذاکره در مینسک شد و پروتکل ۵ سپتامبر را تصویب کرد. رئیس جمهور روسیه از هر دو طرف خواست تا عملیات تهاجمی در دونباس را خاتمه دهند، نیروهای اوکراینی را تا فاصله‌ای به اندازه کافی بیرون بکشند تا خطر گلوله باران روستاها و شهرها وجود نداشته باشد، ترتیبی دهند برای تبادل همه جانبه اسیران جنگی، باز کردن کریدورهای بشردوستانه و اعزام تیم‌های بازسازی زیرساخت‌ها و ترتیب دادن نظارت بین‌المللی بر رعایت آتش بس…

او گفت: من از جان کری و وزرای خارجه اروپا پرسیدم که چرا غرب از آتش بس زودهنگام و توافق ملی عملاً در همه درگیری ها – در سودان، یمن، افغانستان و فلسطین – حمایت می کند، اما در اوکراین نه. فقط طرح صلح پوروشنکو و هیچ گزینه دیگری. به نظر می رسد که امکان مذاکره با طالبان وجود دارد و ارتباط با کسانی که به عنوان جدایی طلبان جمهوری خلق و LPR شناخته می شوند، کاملا غیرممکن است. چرا مردم جنوب شرق اوکراین از حق شنیده شدن محروم شدند؟ این فراتر از خیر و شر است!

ناتو

وزیر خارجه روسیه افزود: ما بارها از همکاران غربی خود پرسیده‌ایم: آیا گسترش ناتو ضروری است، احتمالاً بهتر است سازمان امنیت و همکاری اروپا، امنیت برابر و غیرقابل تقسیم برای همه را در نظر داشته باشیم؟ به ما گفتند: ببینید کشورهای بالتیک بعد از عضویت در اتحاد جماهیر شوروی فوبیا دارند، آرزوی استقلال داشتند، بالاخره به آن رسیدند، اما هنوز از شما می ترسند. وقتی آنها را در ناتو داشته باشیم، آرام می‌شوند و روابط شما به یکباره صاف می‌شود. برعکس! اکنون کشورهای بالتیک به همراه لهستان از ناتو می خواهند که سامانه دفاع موشکی خود را به سمت روسیه هدف قرار دهد! اکنون اوکراین فوبیای مشابهی دارد. در آن کشور هرگز نگرش به روس‌ها به عنوان دشمن وجود نداشته است.

سوریه

رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه گفت: یک سال پیش برخی از همتایان غربی من ناگهان به این فکر افتادند که خطر تصرف سوریه توسط تروریست‌ها و تبدیل آن به اردوگاه آموزشی شبه نظامیان بسیار جدی تر از باقی ماندن اسد در قدرت است. اگر کریمه و جنوب شرق اوکراین نبود، غرب چیز دیگری اختراع می کرد. هدف بر هم زدن روسیه به هر قیمتی تعیین شده بود. این تکلیف خیلی وقت پیش تدوین شده بود. برای مثال سوریه را در نظر بگیرید. چند سال پیش آنها علیه ما مخالفت کردند و ما را متهم کردند که از حاکمی که بر مردم خود ظلم می‌کند محافظت می کنیم.

ارمنستان

دیپلمات ارشد روسیه گفت: متأسفانه ایروان رسما تسلیم اقناع غرب شده و در تلاش است سیاست خارجی خود را اصلاح کند. ارمنستان آماده است تا اتحاد آزمایش شده با مسکو را با وعده‌های مبهم غرب مبادله کند، حتی با کمک ملموس. برای توجیه این چرخش استراتژیک، آنها سعی دارند روسیه را مسئول تمام مشکلات ارمنستان از جمله از دست دادن قره‌باغ بدانند. ما بارها نگرانی های روسیه را به طور علنی ابراز کرده‌ایم، بنابراین دیگر فایده‌ای ندارد که گام‌های غیردوستانه مقامات ارمنستان را فهرست کنیم. ارمنستان شریک استراتژیک ما در قفقاز جنوبی بوده و هست. ما مطمئن هستیم که همه این مشکلات موقتی هستند و با اراده سیاسی کافی برای انجام این کار بر آنها غلبه خواهیم کرد. گسترش پایدار و سیستماتیک روابط روسیه و ارمنستان با منافع اساسی مردم در هر دو کشور که دارای ارزش‌های مشترک و کد فرهنگی مشترک هستند، مطابقت دارد. تجارت، روابط اقتصادی و گفت‌وگوهای مبتنی بر صنعت بین مسکو و ایروان پیشرفت چشمگیری داشته و زمینه را برای روابط بین دو کشور فراهم می‌کند و از ثبات اقتصاد ارمنستان و رفاه مردم ارمنستان حمایت می‌کند. رشد سریع تولید ناخالص داخلی این جمهوری در سال های اخیر عمدتاً به دلیل همکاری با روسیه و عضویت ایروان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا است. در ۱۴ تا ۱۵ دسامبر، کمیسیون بین دولتی همکاری اقتصادی، به ریاست مشترک معاونان نخست وزیر، برای بیست و دومین نشست خود در ایروان تشکیل جلسه داد. ارمنستان در سال آینده ریاست اتحادیه اوراسیا را بر عهده خواهد داشت. برای همکارانمان آرزوی موفقیت داریم.

لاوروف گفت: ارمنستان امروز با چالش‌های متعددی مواجه است. با این حال، بعید است که این چالش‌ها با کمک بازیکنان غربی برطرف شود. برخلاف روسیه، ایالات متحده و اتحادیه اروپا به دنبال ایجاد صلح و ثبات در جمهوری یا قفقاز جنوبی نیستند. منافع آنها کاملاً متفاوت است – آنها می‌خواهند مسکو و سایر کشورهای منطقه را تحت فشار بگذارند و کانون تنش جدیدی مانند بالکان، خاورمیانه و اوکراین ایجاد کنند. راه برون رفت از این شرایط دشوار آشکار است. آنچه لازم است اجرای توافقات سه جانبه بین ایروان، باکو و مسکو در بالاترین سطح است. ما معتقدیم که حدس و گمان در مورد مصلحت نگه داشتن پایگاه نظامی ۱۰۲ روسیه در ارمنستان تنها می تواند آسیب برساند. توافقنامه استقرار آن که در ۱۶ مارس ۱۹۹۵ امضا شد، اساساً بر اساس منافع ملی هر دو کشور و هدف مشترک آنها برای تقویت ثبات در قفقاز جنوبی هدایت می‌شد. امروز ارتش ما یک عنصر کلیدی در تضمین صلح در این منطقه است. اخیراً ایروان در حال توسعه همکاری با ناتو و برخی از کشورهای عضو آن بوده است. ارمنستان امسال با این اتحاد در چندین ده رویداد شرکت کرد. این کشور به به روز رسانی نیروهای مسلح خود مطابق با استانداردهای ناتو ادامه می دهد. ارتش جمهوری در تعدادی از کشورهای عضو ناتو تحت آموزش است. این نمی تواند باعث نگرانی ما نشود. ما بارها توجه همکاران ارمنی خود را به این واقعیت جلب کرده‌ایم که هدف واقعی ناتو تقویت مواضع خود در منطقه و زمینه سازی برای دستکاری تحت طرح «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. امیدوارم ایروان آگاه باشد که تعمیق تعامل با اتحاد منجر به از دست دادن حاکمیت در دفاع و امنیت ملی می شود.

مناقشه فلسطین و اسرائیل

وی در ادامه درباره مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی گفت: وقت آن است که همه از پیامدهای تلاش‌های آمریکا برای بازی در دیپلماسی پشت پرده در خاورمیانه درس بگیرند. این سیاست واشنگتن در انحصار میانجیگری و تضعیف چارچوب حقوقی بین المللی برای حل و فصل بود که منجر به تشدید تنش فعلی در منطقه شد. موضع روسیه بر اساس تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد و مجمع عمومی و ابتکار صلح عربی است. فرمول صلح پایدار به خوبی شناخته شده است. این شامل ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ با پایتخت آن در بیت المقدس شرقی است، دولتی که در صلح و امنیت در کنار اسرائیل زندگی می‌کند. وظیفه واسطه‌های بین‌المللی این است که به طرفین کمک کنند تا گفت‌وگویی را آغاز کنند که طی آن بتوانند همه اختلافات خود را حل و فصل کنند. البته این آسان نخواهد بود، اما تنها جایگزین گفتگو، ادامه خونریزی است. بدون افق سیاسی، اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها مانند ۷۵ سال گذشته با تشدید تنش به زندگی خود ادامه خواهند داد. توجیه حملات تروریستی، چه رسد به تحریک آنها، یا پاسخ دادن با استفاده از روش های مجازات دسته جمعی در نقض فاحش قوانین بین‌المللی بشردوستانه غیرقابل قبول است.

لاوروف تاکید کرد: این دور باطل خشونت باید شکسته شود و بی عدالتی که چندین نسل از فلسطینی ها از آن رنج می برند باید اصلاح شود. این تنها راهی است که می توانیم در منطقه و در کل خاورمیانه ثبات ایجاد کنیم. برای توسعه پس از بحران غزه نیز باید از همین منطق استفاده کرد. من ترجیح می دهم در حال حاضر در مورد جزئیات صحبت نکنم. نگران کننده است که بر اساس اطلاعات موجود، ایالات متحده دوباره در تلاش است تا راه حل هایی را که هیچ شباهتی با حقوق بین الملل ندارد، مانند افغانستان، عراق، لیبی و بسیاری از کشورها و مناطق دیگر که رها شده‌اند، دنبال کند. همه این فرصت‌ها به دلیل اقدامات فرصت طلبانه واشنگتن خراب شده است. ما بیش از هر چیز بر نظرات خود فلسطینی‌ها و همچنین شرکای منطقه‌ای خود تمرکز خواهیم کرد.

وزیر خارجه روسیه گفت: در نهایت، راه‌حل اتخاذ شده باید تضمین کننده تحقق حق مشروع فلسطینی ها برای ایجاد یک کشور مستقل در تمام سرزمین های ملی خود، از جمله کرانه باختری با بیت المقدس شرقی و نوار غزه باشد.

کنترل تسلیحات

لاوروف معتقد است: وضعیت در زمینه کنترل تسلیحات به دلیل سیاست‌های بی‌ثبات کننده و اقدامات مخرب ایالات متحده همچنان بدتر می‌شود. این در حالی است که آمریکایی‌ها عمدا در حال افزایش تنش در حوزه امنیت بین‌المللی هستند. این فرآیندهای بهم پیوسته جدایی ناپذیر یکدیگر را تغذیه می کنند. در مورد روش‌هایی که استفاده می‌کنند، آمریکایی‌ها ترجیح می‌دهند یا با خروج از چارچوب‌های قراردادی، مانند معاهدات ABM، INF و آسمان‌های باز، چارچوب‌های قراردادی را از بین ببرند یا شرایطی را ایجاد کنند که انجام تعهدات طرف مقابل را غیرممکن کند. این همان چیزی است که با معاهده CFE و شروع جدید اتفاق افتاد.

او گفت: واشنگتن از یک منطق ساده پیروی می کند. اساس تسلط ایالات متحده در حال فروپاشی است، که تا حد زیادی به اشتباهات خود آمریکایی‌ها نسبت داده می شود، آنها به ماهیت استثنایی، خطاناپذیری و مصونیت از مجازات خود اطمینان داشتند. آنها در تلاش برای کاهش سرعت فرسایش هژمونی خود، روی زور شرط بندی کردند. به همین دلیل است که آنها به دنبال تضمین برتری نظامی خود و دست آزاد برای استفاده از زور بوده‌اند. و اینگونه است که می‌توان امتناع آنها از پذیرش هرگونه محدودیت در زمینه کنترل تسلیحات یا سایر ابزارها برای تضمین تعادل استراتژیک منافع بین بازیگران بین المللی را توضیح داد. بگذارید فقط یک مثال را با شما در میان بگذارم: ایالات متحده از بهانه‌ای دور از ذهن برای برچیدن معاهده INF استفاده کرد. در واقع، ایالات متحده احساس می کرد که به موشک‌های ممنوع شده توسط این معاهده، از جمله علیه چین، نیاز دارد. محدودیت‌ها برایشان دردسرساز شد، بنابراین بدون هیچ تردیدی از شر آن خلاص شدند. این اقدام آشکارا تأثیر منفی بر امنیت منطقه‌ای و جهانی داشت.

لاوروف افزود: با پیشبرد برنامه‌های ایالات متحده برای استقرار موشک‌های میان برد و کوتاه برد زمینی در اروپا و آسیا-اقیانوسیه، روسیه با این سوال فوری مواجه است که آیا پایبندی به توقف استقرار تسلیحات مشابه منطقی است یا خیر. تعلیق، به عدم استقرار این تسلیحات ساخت آمریکا در این مناطق بستگی دارد. در مورد چشم انداز گفتگو با ایالات متحده در مورد استارت جدید یا دستیابی به توافقی برای جایگزینی آن با معاهده ای دیگر، ما سیگنال واضحی ارسال کردیم که تا زمانی که واشنگتن به سیاست های ضد روسیه خود ادامه دهد، گفتگو وجود نخواهد داشت. برای ما بدیهی است که پیشنهادهای آمریکا برای آغاز مذاکرات کنترل تسلیحات هسته‌ای در حالی که آنها را از زمینه نظامی و سیاسی منفی و وضعیت نابسامان روابط روسیه و غرب جدا نگه می دارد، ناکافی است. ما می‌توانیم ببینیم واشنگتن به دنبال چه چیزی است: آنها می‌خواهند خطرات هسته‌ای خود را کاهش دهند و در عین حال از مزیت‌هایی در زمینه سایر قابلیت‌های نظامی برخوردار شوند. این رویکرد، که آمریکایی‌ها از آن به‌عنوان تقسیم‌بندی یاد می‌کنند – یک مفهوم نسبتا مبهم و کاملا غیرقابل قبول است. اساساً به این معنی است که روسیه دشمن است، اما ما می خواهیم چیزی از آن بگیریم. این واقعیت که ایالات متحده و متحدانش به تلاش‌های خود برای افزایش تنش در اوکراین و اطراف اوکراین بدون پنهان کردن قصد خود برای تحمیل شکست استراتژیک به روسیه پافشاری می کنند، این امر را بیش از پیش غیرقابل قبول می کند.

وزیر خارجه روسیه تاکید کرد: ما مفهوم کنترل تسلیحات را رد نمی کنیم. با این اوصاف، هرگونه گفت‌وگوی نهایی در مورد راه‌هایی برای به حداقل رساندن احتمال درگیری یا توافق در مورد نحوه همزیستی ما با غرب در آینده، مستلزم برابری و احترام به منافع اصلی امنیتی روسیه و همچنین اذعان به واقعیت جدید ژئوپلیتیکی است. . بحث بیشتر درباره این موضوع فایده‌ای ندارد مگر اینکه ایالات متحده و متحدانش آماده پذیرش این موضوع باشند.

سال آینده

لاوروف گفت: جهان طوفانی است و یکی از دلایل آن این است که سیاستگذاران غربی هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای خود بحران ایجاد می‌کنند تا مشکلات خود را به قیمت سایر مردم حل کنند. فقط بمباران یوگسلاوی توسط ناتو، حمله به عراق به بهانه واهی وجود سلاح های کشتار جمعی در آنجا، فروپاشی کشور لیبی و مداخله در سوریه را به یاد بیاورید. آغاز درگیری های مسلحانه در اروپای شرقی از طریق گسترش ناتو و تبدیل اوکراین به سکوی پرشی ضد روسی را می توان در همین قسم ذکر کرد. جدیدترین نمونه، تشدید اوضاع در منطقه درگیری فلسطین و اسرائیل است. گره‌های درگیری در مناطق دیگر نیز وجود دارد. شما به آفریقا اشاره کردید، اما افغانستان و شبه جزیره کره نیز وجود دارد. آمریکایی‌ها آشکارا روندهای جدایی‌طلبانه در تایوان را تشویق می‌کنند، زیرا پکن هشدارهای مکرر آن را در تضاد با منافع اساسی چین می‌داند. می توان گفت در دورانی که غرب سلطه گریزان خود را حفظ کرده است، هیچکس از دسیسه های ژئوپلیتیکی آن در امان نیست و به رسمیت شناختن این موضوع در جهان رو به افزایش است. ما می توانیم این را هنگام برقراری ارتباط با شرکای خود در عرصه بین‌المللی احساس کنیم. اکثر آنها با ما موافق هستند که دیر یا زود همکاران غربی ما باید واقعیت‌های یک جهان چند قطبی را بپذیرند و سپس همه مسائل بر اساس تعادل منافع حل شود. با این حال، تا این لحظه، توسعه بحران احتمالا ادامه خواهد داشت.

 

انتهای پیام

برچسب ها
به اشتراک بگذارید
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.